به گزارش صفیر گیلان؛سلام به مردان و زنان خوزستان، آن گوشه از وطن پرآوازه‌ام ایران که نام آن پرافتخار و شورانگیز است، همکلاسی برای ما واژه آشنایی است، از همان روزهایی که آن خطه از ایران عزیز، میزبان نوجوانان عاشقی بود که در مکتب امام شهیدشان درس ایثار آموختند و آسمانی شدند.  عضو قرارگاه ملی […]

به گزارش صفیر گیلان؛سلام به مردان و زنان خوزستان، آن گوشه از وطن پرآوازه‌ام ایران که نام آن پرافتخار و شورانگیز است، همکلاسی برای ما واژه آشنایی است، از همان روزهایی که آن خطه از ایران عزیز، میزبان نوجوانان عاشقی بود که در مکتب امام شهیدشان درس ایثار آموختند و آسمانی شدند.

 عضو قرارگاه ملی خواهران اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان گیلان همزمان با نشست سراسری اعضای قرارگاه ملی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان کشور، نامه سرگشاده دانش‌آموزان عضو انجمن اسلامی این استان را تقدیم نماینده قرارگاه ملی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان خوزستان کرد.

متن نامه به شرح زیر است:

همکلاسی سلام؛ سلام به مردان و زنان خوزستان، آن گوشه از وطن پرآوازه‌ام ایران که نام آن پرافتخار و شورانگیز است، همکلاسی برای ما واژه آشنایی است، از همان روزهایی که آن خطه از ایران عزیز، میزبان نوجوانان عاشقی بود که در مکتب امام شهیدشان درس ایثار آموختند و آسمانی شدند.

نام خوزستان و مردمش برای ما و پدران ما و همه مردم سرزمین‌مان غیرت، ایثار، شجاعت و صبر را تداعی می‌کند، انسان‌هایی که هشت سال در نهایت سختی و مصیبت مردانه ایستادند تا ایران و اسلام قامت افراشته بماند و جز این نیست که خانواده‌ای در خوزستان دلیر باشد که نسبتی با شهادت، جانبازی و اسارت نداشته باشد و اما امروز … امـروز آن خطه‌ای که نفسی تازه به دوران اعتلای ایران داد، نفس‌گیر است…

مردمی که آسایش را به ایران و ایرانی هدیه دادند، آسایش ندارند… سرزمینی که دل میلیون‌ها انسان برای فاو و خرمشهر و آبادانش می‌تپید، دلگیر است… خاکی که قلب ایران بود، دارد از درد به شماره می‌افتد… هوای پر از عطر شهادت بوی خاک می‌دهد … و ما … در سواحل زیبای خزر کـه نعمت خدادادی، آسایشی همواره را برای ما به ارمغان دارد به یادت هستیم، به فکر سرفه‌هـای پیر زنان و پیر مردانت، به فکر تک تک نفس‌هـای از پشت ماسک، به فکر کودکان از ترس ریزگردها در خانه مانده‌ات، بـه فکر صندلی‌هـای خاک گرفته مدرسـه‌ات، به فکر روزهای مدرسه نرفتنت و… حق شما این نیست.

باید برایتان کاری شود، نمی‌دانیم چه؛ اما می‌دانیم از جلسات پایتخت برایتان آبی گرم نمی‌شود، خدا کند ذره‌ای از شوق میلیون‌هـا رزمنده آن دوران در وجودشان بجوشد، به خود بیایند و همتی کنند و کاهلی و بی‌عملی سال‌های اخیر را چاره‌ای بیندیشند و از درد ولی و ولی باوران اندکی بکاهند.

میزبانی از شما در روزهای نفس‌گیر سال، وظیفه‌ای است که اگر محقق شود با افتخار به دوش می‌کشیم، برایتان زندگی آرزو می‌کنیم…

دوستدارتان همکلاسی‌های گیلانی