صفیر گیلان،امروزه در دنیا سندیکاها و اصناف در قالب تشکیلاتی منظم ظاهر شده و با تعامل خود با دولت با توجه به اشراف کافی به مسایل مربوط به حوزه خود بالاترین راندمان کاری را در برابر پیگیری و حل مطالبات زیر مجموعه خود ارائه میدهند و این به یک بازی برد برد برای دو طرف […]

صفیر گیلان،امروزه در دنیا سندیکاها و اصناف در قالب تشکیلاتی منظم ظاهر شده و با تعامل خود با دولت با توجه به اشراف کافی به مسایل مربوط به حوزه خود بالاترین راندمان کاری را در برابر پیگیری و حل مطالبات زیر مجموعه خود ارائه میدهند و این به یک بازی برد برد برای دو طرف بدل گردیده است.

تشکیلات صنفی با توجه به تخصص اعضا که قالبا در درون خود آموزش دیده اند میتواند بالانس مناسبی از درک تقاضا بازار کار و ارائه کیفی ترین خدمت در قالب یک پیکره واحد در برابر پیگیری مطالبات اعضای خود داشته باشد.

تشکیل نظام مهندسی گیلان با توجه به آمار کمی اعضای خود که قریب به بیست هزار نفر را پوشش میدهد نوید روزهای خوب برای جامعه فرهیخته و البته کیفی مهندسین استان گیلان را میداد لیکن متاسفانه امروز با تنزل در روند خود و اعمال سلائق فردی در مدیریت ها از مسیر صحیح خارج گردیده و گویا رسالت حقیقی خود را به دست فراموشی سپرده است.

تشکیلاتی عریض و طویل که باید به سکوی اتکای جامعه مهندسین استان بدل میشد خود به دلیل سیاستگذاری های نادرست خود مبدل به منشا مشکلات و سردرگمی ها گردیده و به جای ایجاد یک اجماع نظر و پایگاهی برای اتحاد، عامل اختلاف و نارضایتی خیل قابل توجه ای از اعضای مستعد و توانمند خود گردیده است!

سوال مشخص اینجاست:
اصولا وظیفه ذاتی سازمان نسبت به اعضای خود چیست؟؟؟
کارنامه عملکرد این سازمان در استان گیلان چطور ارزیابی می گردد؟؟؟
این سازمان تا چه حد به اهداف تعریف شده در شرح وظایف خوددر راستای ارائه خدمات به زیرمجموعه خود دست یافته است و میزان رضایتمندی اعضا از عملکرد سازمان چه میزان میباشد؟؟؟

یکی از لازمه های موفقیت برای تشکیلاتی همچون سازمان نظام مهندسی لزوم ایجاد ارتباط هدفمند و تعامل ملموس با دستگاههای اجرایی البته در اشل حرفه ای میباشد اما متاسفانه در سالهای اخیر به هر دلیلی این مهم در برنامه های راهبردی سازمان مشاهده نگردیده و اگر هم در برهه ای ارتباطی وجود داشته بیش از هر رابطه سیستماتیکی روابط به صورت فردی و یا حداکثر موردی و پروژه محور بوده است و این رویکرد باعث عدم بکارگیری ظرفیت های موجود اجرایی و دولتی در راستای تامین منابع و حمایت از اعضای نظام گردیده و خسرانی برای قریب به بیست هزار زیرمجموعه میباشد و این در حالیست که سایر استانها با برقراری یک ارتباط صحیح با نهادهای دولتی و حکومتی از حداکثر ظرفیتهای موجود در راستای منافع زیرمجموعه خود نهایت استفاده را می کنند.

متاسفانه با وجود بیست هزار عضو شایسته در استان در قالب اعضای نظام مهندسی در سالهای اخیر شاهد این موضوع هستیم که عمدتا در اجرای پروژه ها از مشاورین و پرسنل غیربومی استفاده می شود و این استمرار این امر باعث تاسف و تاثر است و باید از مدیران نظام مهندسی گیلان علت آن را جویا شد!
ریاست محترم نظام مهندسی گیلان پاسخگو باشد:
آیا از نظر نظام مهندسی گیلان اعضای بومی این سازمان از لحاظ فنی واجد شرایط همکاری نیستند؟
در صورت صحت این موضوع به عنوان ادعای علت عدم بکارگیری اعضای گیلان در طرح ها و پروژه ها آیا متولی آموزش اعضا بر عهده نهادی به جز سازمان نظام مهندسی است؟؟

از سوی دیگر شاهد این موضوع هستیم که پیمانکاران بومی نیز در حاشیه قرار گرفته اند و در عین حال شاهد جولان پیمانکاران غیربومی هستیم و این در حالیست که مالیات، دارایی و ارزش افزوده از پیمانکاران بومی اخذ می گردد.

مسئولین و متولیان‌ امر باید در نظر داشته باشند همان طور که تقویت تشکیلاتی همچون سازمان نظام مهندسی در کنار ایجاد فضای حمایتی از بدنه بیست هزار نفری خود باعث رونق اقتصاد و اشتغال می گردد تضعیف این نهاد نیز باعث خسران و ایراد لطمه هایی جبران ناپذیر به حوزه های مذکور می گردد.

…رجبی ویسرودی