به گزارش صفیر گیلان، نگرش ها و رفتار والدین می تواند تسهیل کننده یا مانع جریان رشد طبیعی و سالم کودک و نوجوان باشد. نقش والدین در آرامش و سلامت روانی فرزندان مورد تاکید همه محققان و اندیشمندان است. کودک برای رشد سالم و کامل روانی و شخصیتی و بهره مندی از روحیه خوب و […]

 

به گزارش صفیر گیلان، نگرش ها و رفتار والدین می تواند تسهیل کننده یا مانع جریان رشد طبیعی و سالم کودک و نوجوان باشد. نقش والدین در آرامش و سلامت روانی فرزندان مورد تاکید همه محققان و اندیشمندان است.

کودک برای رشد سالم و کامل روانی و شخصیتی و بهره مندی از روحیه خوب و رشد پاینده نیاز دارد که دوران کودکی مناسبی داشته باشد و در زیر چتر محبت والدین و هدایت آنان، به شخصیت سالم دست یابد و برای زندگی آینده آماده شود.

بدیهی است غیبت والدین به هر علت که باشد، به ویژه در صورتی که زندان مطرح می شود، آثار زیانباری دارد و کودک علاوه بر برخوردار نبودن از محبت و توجه های والدین، متحمل کنایه ها و حرف و سخن هایی می شود که به جرم والدین مرتبط است.

اگر چه آمار دقیقی از کودکانی که در ایران والدین زندانی و مخصوصا مادر زندانی دارند در دسترس نیست، اما اندوخته پژوهش های روانشناختی، در حوزه آثار زندانی شدن والدین بر کودکان بیانگر آن است که زندانی شدن والدین می‌تواند به ناتوانی کودک در بخش های مختلف بیانجامد.

کودکی که هر دو یا حتی یکی از والدینش در زندان به سر می برند، همواره یک احساس حقارت، شکست، سرخوردگی، خود کم بینی و خودپنداره منفی را با خود حمل می کند که پذیرش اجتماعی، سازگاری و تمامی ابعاد روابط انسانیش را تحت تاثیر منفی قرار می دهد.

کودکی که والدینش، مخصوصا مادرش قبل از آغاز دبستان زندانی شده اند، احتمال بیشتری دارد که  برای رفتن به مدرسه از آمادگی کمتری برخوردار باشد. این شرایط رابطه مستقیمی با عقب ماندن در طی مراحل بالای تحصیلی، افت و حتی ترک تحصیل دارد و خود این موضوع گاهی با بیکار ماندن و مواجه شدن با مشکلات قانونی در سنین بالاتر ارتباط پیدا می‌کند.

یکی دیگر از آثار، زندانی شدن والدین بر فرزندان، تغییر در سرپرستی است. با زندانی شدن والدین، احتمال تعویض سرپرست خانواده افزایش می یابد. در این میان در صورتی که مادر زندانی شود، احتمال تغییر سرپرستی(از ناحیه مادر) به مراتب بیشتر از حالتی است که پدر زندانی بوده است، زیرا مادران احتمال بیشتری دارد که ازدواج نکنند و فرزندان را نگهداری کنند، ولی برای پدران به دور از همسر، نگهداری فرزندان به ظاهر دشوار تر است و در نتیجه با ازدواج مجدد بچه ها رها می شوند که سرپرستی به خویشان و اطرافیان یا مراکز بهزیستی موکول خواهد شد.

جدایی از مادر در اثر زندانی شدن وی به عنوان یک والد به هر علتی که اتفاق بیافتد، یکی از پرفشار ترین انواع جدایی در دوران کودکی است که به گواه تحقیقات علمی انجام شده منشاء بسیاری از اختلالات رفتاری و روانی است که در بزرگسالی نیز او را رها نمی کند.

آنچه مهم است، زاویه ای است که کودک به واسطه این حادثه تلخ به حوادث پیچیده دنیای اطرافش می نگرد. کودکان راه های مختلفی را برای مقابله با این ضربه انتخاب می کنند. آنها تلاش می کنند تا فراموش کنند، به یاد نیاورند و هر طور که می توانند این بار سنگین را از روی دوش خود بردارند. حتی برخی تلاش می کنند تا با به خاطر نیاوردن خاطرات خوش قبل از زندانی شدن مادر، از نظر روانی خود را آماده تر کنند تا فشار روحی نبودن مادر را تحمل کنند؛ چرا که بدون داشتن خاطره خوش، رفتن مادر چیز زیادی از زندگی شان کم نمی کند.

از طرف دیگر همیشه نوع نگاه خانواده ها و سرپرستان کودک درباره مادر زندانی یکسان نیست و همین موضوع، می تواند منشا فشارهای روانی بیشتری بر کودک باشد. این نوع جدایی می‌تواند نامطلوب طلقی شود یا با برچسب اجتماعی همراه باشد. به همین جهت این کودکان آماده ترند تا پرخاشگر، بیش فعال یا به سادگی سردرگم شوند.

در خاتمه باید گفت فرد زندانی به هر علتی که حبس شود، چه جرم سبک داشته باشد یا سنگین، بی گناه باشد یا گناهکار، عمد باشد یا غیر عمد، در مکانی قرار می گیرد که آثار سوء آن نه فقط به خود او، بلکه به فرزندان، همسر، خانواده و حتی جامعه نیز بر می گردد.

حال «پویش مهربانی» که برای دومین سال با شعار «زندان جای مادران نیست» در استان گیلان به اجرا در می آید و در صدد است تا زمینه آزادی ۲۶ زندانی زنی را فراهم کند که به علت جرایم غیر عمد در بند به‌ سرمی‌برند.

یادداشت از سیده فاطمه شفیعی، کارشناس ارشد روان شناسی و عضو انجمن روانشناسی ایران