امروز حضور یک زن و یک مادر و یک خانم محجبه که از اساتید دانشگاه و عضو هیئت علمی هستند نشان داد که اسلام جایگاه زن را ارج نهاده و دست زنان در جامعه ایرانی و اسلامی باز است تا جایی که در یک مراسم زن همسرش را در آغوش گرفته و با تقدیم گل و بوسه از زحماتش برای خانواده و جامعه در طول خدمت تقدیر می کند
اختصاصی/صفیر گیلان،ایران در اوایل انقلاب اسلامی با جمعیت ۳۵ میلیونی که در آن فرهنگ حومه نشینی غالب و سطح تحصیل مردم پایین بود، با ایران کنونی که سهچهارم از کل جمعیت آن شهرنشین هستند، و سطح تحصیلات بالا و حضور زن در جامعه بسیار چشم گیر است بسیار فاصله دارد.
بی شک در جامعه ما دختران زیادی وجود دارند که زن زندگی هستند و ازدواج با آنان موجب ارتقاء و پیشرفت مرد می شود و این زنان علاوه بر اینکه زن زندگی هستند می توانند در کنار آزادی کامل در کشور ایرانی و اسلامی در فعالیت های مختلف و متعدد در جامعه نیز نقش آفرینی کنند.
در جریان یک برنامه در سطح شهرستان رشت و در مراسم آیین تکریم و معارفه رواسای دانشگاه علوم پزشکی استان گیلان که در سالن اجتماعات مرکز آموزشی – درمانی الزهرای رشت برگزار شد، و دکتر حیدرعلی بالو به سمت سرپرست دانشگاه علوم پزشکی گیلان معرفی و از زحمات سه ساله دکتر ارسلان سالاری رئیس علوم پزشکی گیلان تقدیر شد بوسیدن پیشانی دکتر سالاری رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان توسط همسرش و تقدیم دسته گل به ایشان به پاس سالها تلاش و زحمت در میان جمعیت بیش از ۳۰۰ نفری حال همه را خوب کرد .
این حرکت نشان داد که زن،زندگی و آزادی یک شعار نیست و زن می تواند در جامعه اسلامی و ایرانی در اجتماع با حفظ کرامت ظاهر شود.
این حرکت در این روزها که ما شاهد جانباختن مهسا امینی عزیز، دختر ۲۲ ساله در ایران،و موج گسترده اعتراضات در سراسر این کشور را به همراه داشت شاهد هستیم می تواند روزنه های امید را به روی زنان بگشاید.
مرگ مهسا امینی که حتی ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران نیز طی تماس تلفنی با خانواده مهسا امینی به آنها تسلیت گفت. همچنین نماینده رهبری ایران در استان کردستان نیز به دیدار آنها رفت. اما به همین دلیل تظاهرات در طی روز گذشته همچنان ادامه دارد.
با توجه به جامعه ایران و حتی نزدیکان مقامات و مسئولین این موضوع به راحتی قابل فهم است. همانطور که معترضین در رسانههای اجتماعی تاکید دارند، در مقطعی که فرزندان و نوههای مقامات ارشد با پوششهای کاملا متفاوت ظاهر میشوند، «کشته شدن» یک دختر جوان در بازداشتگاه به دلیل «پوشش نامناسب روسری» موجب اعتراضات در جامعه شده است. از سویی اظهارات برخی نمایندگان مجلس و مقامات ارشد سابق در این زمینه نیز نمونه آشکار نحوه انعکاس این مسئله است.
اما موضوع قابل تامل این است. تقلیل دو واژه «نیک» و «بد» به عنوان مفاهیم مهم در زندگی بشری در این زمینه به فساد، حوادث ناشی از مدیریت نادرست محیط زیست یا محدودیتهای سیاسی-فرهنگی و آزادیها مانند حجاب، حضور زنان در استادیومها، مصداق بارز نحوه تحول و از بین رفتن ارزشهای اخلاقی که تبدیل به ابزار سیاسی شدهاند، است.
اگر چه جامعه ایرانی به لحاظ تاریخی و فرهنگی نیز خاصیت یک جامعه معترض را داشته و فاصله بین مردم و دولت همواره وجود دارد. این نه تنها بین قومها و مذهبهای مرکزی و اطراف بلکه در بین قدرتهای متعلق به مرکز نیز وجود دارد. با توجه به روند انقلاب و بعد از آن میتوانیم بگوییم که گسلهای اجتماعی در این کشور همواره فعال هستند. پیش از رویدادهای اجتماعی که در هر دهه یک بار دیده میشدند، اکنون در ۳ الی ۴ سال یکبار تکرار میشوند. شاید یکی از علتهای اصلی آن عدم کفایت راههای قانونی برای طرح مطالبات است.
اعتراضات به مرگ مهسا امینی دختر که از کردستان برای مسافرت به تهران آمده بود، نخست در شهرهایی که جمعیت کرد زیادی در آنها زندگی میکنند تشدید یافت. این موضوع به سرعت در دستورکار گروهای سیاسی دیگر قرار گرفت و بعد از مدتی این تظاهرات به دانشگاههای تهران، قم به عنوان پایتخت مذهبی ایران و جزیره کیش یکی از مناطق توریستی ایران کشیده شد. همچنین شهرهای ترک نشین ایران به اعتراضات پیوستند. ترکهای ایران که به دلایل برخی رویدادهای تاریخی و فرهنگی رابطه نه چندان خوبی با کردها دارند، در شهرهای تبریز، اردبیل، زنجان، قزوین و همدان تجمعات اعتراضی برگزار کردند.
اگر چه مرگ غمانگیز «مهسا امینی» به اعتراضهای گسترده ضد حکومتی در سراسر ایران تبدیل شد اما محوریت موضوع «آزادی زن» در این اعتراضها، مدیریت و سیاستگذاری حجاب در جمهوری اسلامی ایران را بالاجبار وارد دوره جدیدی کرد.
مروری بر بیش از چهار دهه از عمر مدیریت و سیاستگذاری حجاب در جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که این مدیریت با وجود ظاهر یکپارچه، یکدست نبوده و بر اساس وضعیت کشور تغییر کرده است.
بنابراین فهم رویههای مدیریت حجاب در ایران پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، مستلزم توجه به «آرایش نیروهای سیاسی» و «تغییرات نسلی» در این کشور است. همچنین باید به تحولات ناشی از تغییرات فرهنگی و اجتماعی به عنوان متغیرهای تاثیرگذار بر مدیریت حجاب در ایران توجه کرد.
موضوع حجاب در جامعه ایران، بیست و پنج روز پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و پس از سخنان آیتالله خمینی مبنی بر اینکه «در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند»، مطرح شد.
اگرچه سخنان آیتالله خمینی فقط معطوف به مساله حجاب نبود اما این موضوع از این تاریخ به بعد در کانون مسائل فرهنگی و سیاسی ایران قرار گرفت.
طرح مساله حجاب و تأکید بر رعایت آن در ادارات دولتی در حالی بود که وضعیت سیاسی ایران ناپایدار و اداره کشور در دست دولت موقت بود و گروههای سیاسی مختلف برای کسب برتری با یکدیگر رقابت میکردند.
از همین رو گروههای سیاسی و اجتماعی مختلف به شکلهای گوناگون از جمله برگزاری تجمعات، نظرات خود را درباره حجاب و نحوه برخورد با آن اعلام کردند.
خالی شدن معابر و مکانهای عمومی از حضور زنان بیحجاب با فراگیر شدن پوشش «مانتو» روند دیگری را آغاز کرد. زنانی که مخالف چادر بودند با استفاده از مانتو و مقنعه توانستند به مکانهای عمومی بازگردند. از این زمان به بعد واژه «بدحجاب» وارد ادبیات سیاسی ایران شد.
اعتراضها که در ابتدا نسبت به جانباختن یک دختر جوان در بازداشتگاه گشت ارشاد بود به تدریج از یک خونخواهی فراتر رفت و به موضوع «زن» رسید.
معترضان که ابتدا بیشترشان متولدین دهه هشتاد بودند، با طرح شعار «زن، زندگی، آزادی»، موضوع زنان را به محور اصلی اعتراضها تبدیل کردند.
نسل متولد دهه هشتاد، نسلی است که دسترسیاش به شبکههای اجتماعی و اطلاعات بیشتر از نسلهای پیش از خود است. آنها همچنین از حمایت والدین خود برخوردار هستند.
بررسی فیلمهای منتشر شده از اعتراضهای روزهای اولیه نشان میدهند که اگرچه نوجوانان و جوانان حاضر در اعتراضهای خیابانی از نظر فکری و روشی یکسان نیستند اما روی شعار «زن، زندگی، آزادی» که بدون جهتگیری سیاسی است، توافق دارند.
آنها که ادبیاتشان متفاوت از نسلهای پیش از خود است با شعار «جمهوری روسری، بیرونی با توسری»، شعار «یا روسری یا توسری» هواداران نظام تازه تاسیس اسلامی را در دهه شصت به چالش کشیدند.
آنها همچنین زمانی سیاستهای نظام در حوزه زنان را به چالش کشیدهاند که بخشی از دینداران ضمن پذیرش حجاب به عنوان یکی از مولفههای دین، رعایت آن را امری فردی و شخصی دانسته و از اجبارآن حمایت نمیکنند.
و امروز حضور یک زن و یک مادر و یک خانم محجبه که از اساتید دانشگاه و عضو هیئت علمی هستند نشان داد که اسلام جایگاه زن را ارج نهاده و دست زنان در جامعه ایرانی و اسلامی باز است تا جایی که در یک مراسم زن همسرش را در آغوش گرفته و با تقدیم گل و بوسه از زحماتش برای خانواده و جامعه در طول خدمت تقدیر می کند.
برای تقدیر از همسرش نشان می دهد که ازادی زنان هرگز دست خوش تغییرات نیست و نبوده و حجاب زن در یک مراسم بزرگ مادر و گرمابخش محفل خانه خانواده است با حجاب می تواند ارزش زن را نشان داد
این موضوع ما را بر آن داشت تا یاد اور شویم که دانشمندان در سراسر جهان به بررسی مسائل بسیار پیچیده پیرامون عشق و رابطه میپردازند و آنها هزاران ساعت به بررسی اینکه چگونه افراد با هم هماهنگ میشوند و چه ویژگی هایی باعث میشود که آنها در روابط شان شاد و ماندگار باشد، صرف میکنند. ما در اینجا مهمترین و جالب ترین نتایج این تحقیقات را با تصاویر برایتان آورده ایم.
اما دکتر ارسلان سالاری، فلوشیپ اینترونشنال کاردیولوژی قلب مردی که امروز در میان تپش قلب همسرش خستگی سالها کار و تحصیل و تلاش را از یاد برد و حاضران نیز از این لبخند خندان و قلبشان برای خانه و خانواده تپید.
دکتر سالاری متخصص قلب و عروق … رئیس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی گیلان استاد تمام (عضو هیات علمی تمام وقت) گروه قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی گیلان است.
- نویسنده : تنظیم؛زلیخا صفری راسته کناری
Friday, 22 November , 2024