به گزارش خبرنگار صفیر گیلان از شفت/جشن بزرگ روز دختر  با حضور دختران کوچک تا بزرگ  شهرستان شفت  دردهه کرامت به همت اداره اوقاف و امور خیریه و نیز حوزه بسیج خواهران سپاه ناحیه شهرستان شفت برگزار شد.

دهه کرامت یازده روز ابتدایی دهه اول ماه ذی‌القعده است و همزمان با ولادت خانم حضرت معصومه(س) در  ذی‌القعده آغاز می شود و  با ولادت برادرش امام رضا(ع) در ۱۱ ذی‌القعده پایان می‌یابد.

در دهه کرامت به لطف  ولادت حضرت معصومه (س) کریمه اهل بیت، شفیعه روز جزا، اسوه عشق وایثار جایگاه و ارزش والای دختران کشور بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. برنامه های مختلف هم پیش بینی می شود تا از کرامات این دهه مردم بهره مند شوند.

برای ما گیلانیان جشن‌های بزرگ و دورهمی‌های شهروندی بزرگ از برنامه‌هایی است که به فراوانی پیش می‌آید و اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، دختران گیلانی تا دلتان بخواهد جشن‌های هیئتی میلاد حضرت معصومه (س) و روز دختر و … را از گروه‌های مختلف دعوت می شوند که البته این جشن ها فقط در محافل مذهبی نیست و بیشتر این جشن ها در میادین بزرگ شهرها و در پارک ها و سالن های ورزشی است و انصافاً هم بعضی‌شان خیلی خوب بودند؛ اما به‌خاطر ندارم زمانی را که به بهانه‌ی روز دختر تمام دختران شفت این شهرستان کمتر توسعه یافته در حوزه عمرانی ،اجتماعی و به ویژه فرهنگی را یکجا و در یک جشن واحد دیده باشم.

ترافیک دلچسب روز جشن در امامزاده ابراهیم شفت

منتظر بودم دم رفتن احساس همیشگی پشیمانی گردنم را بگیرد، مثل همه‌ی  برنامه ها و جشن هایی که در مناطق دور و نزدیک گیلان دعوت می شوم  و گاهی سختی راه گریبانم را می گیرد و مرا از رفتن منصرف می کند اما امروز علارغم خستگی زیاد و حضور در جلسات نفس گیر عشق به اهل بیت مرا به سوی این شهرستان سوق داد و مسیر راه را آسان نمود به شهرستان که رسیدم کمتر شاهد تردد بودم چون در ساعات عصر در این شهرستان که دورترین نقطه کشور به پایتخت ایران است و کمتر مورد لطف و نگاه دولت مردان قرار گرفته و همچنان بوی و عطر محرومیت در آن به مشام میرسد  ترد کم است ولی امروز در بین خیابانها هر از گاهی تردد دختران و زنان را دیدم که شوق را در چهره من جاری می نمود و امیدوار به حضور در جشن پر رنگ دخترانه  را داشتم.

شکوه جشن دختران ایران در یک امامزاده در گیلان

کم کم بعد از عبور از مسیر جاده ای پر پیچ و خم و  سر سبز  که دل ربایی خاص داشت با مهمان نوازی اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان راهی امامزاده شدیم مسیر سخت کوهستانی با جاده ای که فرمان را از دست راننده ربوده بود و چاله هایی که دل و روده را به بیرون پرتاب می کرد ولی سرسبزی و زیبایی طبیعت این درد را آلام می بخشید و تو در مسیر راه محو تماشای طبیعت منطقه می شدی و در این هیاهو و دلربایی طبیعت و در میان انبوه درختان جنگلی و در زیر باران نم نم کوهستان که سرما را به تن هدیه می داد نگاهم به گنبد نقره ای رنگ امامزاده بعد از یکساعت طی نمودن مسافت گره خورد و و در چشمانمان ذوق زیارت درخشیدن گرفت زیرا این زیارتگاه را از کودکی دوست داشتم زمانی که بعد از کار و تلاش در شالیزار به همراه خانواده ساعت ها مسیر را می پیمودیم تا به زیارت برویم و من هنوز لذت آن سفر را و بزار گردی در این دیار را  می چشم و لمس می کنم.

 در بدو ورود به دهکده زیبای امامزاده ابراهیم (ع) شفت  اگر چه در زیر باران رفتیم داخل صحن و زیارتگاه شدیم و بعد از میزبانی هیئت امنای بقعه و مردم این دیار راهی نماز و دعا شدیم بعد از عرض ارادت به پیشگاه امامزاده ابراهیم وارد صحن دیگری که قرار بود جشن روز دختر را برگزار کنند رفتیم  تا بیشتر در جریان این جشن برای ارائه یک گزارش خوب قرار گیریم.

 تا برنامه ها را شروع کنند، من غرق شوق و نشاط دخترانی شدم که مسئول تدارکات این جشن بزرگ بودند ، به یاد ندارم هرگز جشنی را که شکوهش به این بزرگی و هیجان بوده باشد آن هم با میهمانانی تماماً دختر و بانو دیده باشم و ان اینکه دختران خود جشن و پذیرایی را مدیرت کنند.

نفهمیدم چطور شروع و  چطور پیش رفت، فقط می‌دانم صحنه سراسر حال خوب بود و انرژی بود. بزرگ‌ترین اجتماع دختران شفتی، در روز ولادت خواهر امام رضای عزیزمان که در تقویم روزهای ایران به روز دختر ثبت شده است.

اینجا صندلی چیده نشده بود بلکه همه به روی زمین ساده و بی آلایش نشسته یا در چهار طرف صحن به دیوارهای تکیه زده بودند و تعدادی از زنان و دختران در کنار ضریح حاجات خود را ذکر و یا دعا می کردند برخی نماز می خواندند و من از بالا و پایین  رفتن چادران گل گلی دختران که با نسیم کوهستانی می رقصید لذت می بردم و ذوق زده می شدم   و گاهی با تصویر گرفتن حالم خوش بود و امید در چشمانم برق می زد چرا که دختران دیارم چنان با ذوق و سلیقه جشن را مدیریت می کردند که آینده درخشان  خانواده ایرانی و جامعه اسلامی را با دختران می توانستم به تصویر بکشم و بخندم به حال آنانکه برای دخترانمان نقشه می کشند..

دختران قشم با دریافت گل محمدی و هدیه متبرک حرم امام رضا(ع) شوق را تجربه کردند

در این هم همه جشن و شادی و ورود زنان و دختران چشمانم به دو دختر با حجاب متفاوت از نوع پوشش و حجاب دختران دیارم توجه مرا به خود جلب کرد اولین عکس و دومین عکس را ثبت نمودم و از گل محمدی که در دست داشتند پرسیدم که گفتند  در ورودی این زیارتگاه به ما گل دادند و این خیلی قشنگ بود و …

دختران زائر امامزاده ابراهیم شفت، امروز تنها دختران این دیار نبودند و ما دیدیم دختران زائر  که از خطعه جزیره قشم به گیلان سرسبز سفر کرده و دست در دست  هم و در مسیر دختران شفتی با حجاب ایرانی و اسلامی البته مختص منطقه خود وارد بارگاه معنوی امامزاده ابراهیم شدند و بعد از زیارت و دریافت گل محمدی در کنار دختران این منطقه از کشور ایران اسلامی نشستند و تماشاگر جشن شادی و شور و نشاط دختران این دیار شدند .

در میان رفت و امدهایم و گرفتن عکس  دیدم که این دختران تا ثانیه‌ی آخر و باانگیزه‌ی تمام تماشاگر و با دختران ما سوت ،جیق و هورا می کشدند و این تماشا ما را به وجد آورده بود، کسی نبود که دست نزند، بعضی از مادرها سرپا ایستاده بودند و با هیجان تشویق می‌کردند، با متن موسیقی‌های برنامه همخوانی می‌کردند و حسابی از خجالت خستگی‌مان درآمدند، اصلاً آدم خجالت می‌کشید مقابل این حجم از شور و حال حتی کمی احساس خستگی کند و دلم می خواست تمام صحنه ها را ثبت کنم به ویژه آنجا که مداح بعد از خواندن مولودی سرود سلام فرمانده را سر داد و این سلام فرمانده چنان در منطقه پیچید که قابل وصف نیست زیرا پنجره های این امامزاده همه باز بود و ما پیچش صدای سلام فرمانده را از آنانی که در تالار خانه های چوبی این دهکده چوبی نظارگر بودند لمس می کردیم .

آدم باید خدا را واقعی باور کند

اینجاست که آدم باید خدا را واقعی باور کند و ببیند و بداند که خدا در همه حال وجود دارد و مراقب رفتار و گفتار ما است زیرا این جشن نشان داد که ما تا چه اندازه باید مسیر زندگی را به سمت و سوی خدایمان برگردانیم و جوانان ما را با خدا آشنا کنیم تا از هر آسیبی در امان بمانند به ویژه دختران نجیب و پاکدامن که سفر به چنین مکانی می تواند این فضای مطمئن را در قلب دختران ما زنده کند و آنها را سیراب گرداند تا به جایگاه واقعی خود بیشتر اعتماد کنند و این جایگاه را چون مرواریدی در صدف حفظ کنند.

دختران باید انتظارشان را از خودشان بالا ببرند زیرا الگویی مانند حضرت معصومه(س) را دارند و کسی که این بانوی با فضیلت را الگوی خود قرار دهد الگوی او زنان ضعیف و مستضعف غربی نخواهند شد.

برای من نقطه‌ی عطف امروز اول شور نوجوانانی بود که با این حجم از حال خوب و شوق به بزرگ‌ترین دورهمی دختران شفتی آمده بودند و از برق توی چشم‌هایشان مشخص بود چقدر کیف می‌کنند و دومین نقطه‌ی عطف جشن دختران  قشم بودند که ساعت طولانی در این جشن نشستد و در پایان حالشان خیلی خیلی خوب شد زیرا از آنها در مراسم تجلیلی که با اهدای جوایز بود خواسته شد تا به جهت تجلیل به جلو و نزد مسئولانی که در زمان تجلیل حضور داشتند  برسند و من این شوق و این میزبانی  را به ثبت رساندم و بعد از گرفت هدیه از آنها خواستم که حال دلشان را برایمان بازگو کنند و آن دختران فقط و فقط می خندیدند و اینکه از آنها در استانی دیگر و در این روز تجلیل شده و این به یادگار در ذهنشان نقش خواهد بست و لذت این سفر زیارتی را برای همیشه با خود همراه خواهند داشت.

 با گپ و گفتی که با دختران قشم داشتم گفتم میشه هدیه شما را باز کنید بعد از باز کردهدیه باز هم دختران خندیدند و گفتند سفر زیارتی دیگر نصیب ما شد و ما از همین جا انشالله به مشهد برویم زیرا هدیه آنها تابلو فرشی از فرش نفیس بارگاه امام رضا (ع) بود که اینگونه آنها را تلبید است  و من بعد از خدا حافظی با این میهمانان و التماس دعا برای همه ی ارزومندان امامزاده را به مقصد بازگشت به خانه و روایت گزارش ترک کردم.

.شالوده‌ی جشن و روز دختر در امامزاده ابراهیم شفت

امیدوار شدم که آینده ایران هم از آن زنان خواهد بود زنان پاکدامنی که امروز و این جشن بزرگ را رقم زدند و دیروز فرزندانی را سپر کشور قرار دادند و شهادت را به فرزند چشیدند و ماندگار کردند ایران اسلامی را و این دیار هم از مادران نمونه  در حوزه شهدا کم ندارد. .

و اینکه فرهنگ غرب نتوانسته امتیازات زنان ما را از آنها بگیرد و حجاب جلوه مدیریت رابطه میان زن و مرد است و جاب مظهر قدرت زن  ومظهر مهربانی زن است زیرا وقتی زن حجاب دارد با همجنس‌های خود مهربانانه رفتار می کند با آنها رقابت نمی کند.