به گزارش صفیر گیلان؛ آستان قدس رضوی از جمله نهادهایی است که تاریخی باشکوه همراه خود دارد. نهادی که در دوره صفویه و با رسمی شدن مذهب شیعه در ایران شکل گرفت و تولیت آن همزمان با بیرون راندن ازبکان از مشهد و خراسان از اهمیت ویژهای برخوردار شد. خصوصاً با رواج سنت وقف در […]
به گزارش صفیر گیلان؛ آستان قدس رضوی از جمله نهادهایی است که تاریخی باشکوه همراه خود دارد. نهادی که در دوره صفویه و با رسمی شدن مذهب شیعه در ایران شکل گرفت و تولیت آن همزمان با بیرون راندن ازبکان از مشهد و خراسان از اهمیت ویژهای برخوردار شد. خصوصاً با رواج سنت وقف در این دوره، زمینهای زیادی وقف حرم امام رضا گردید که برای اداره این املاک منصبی به نام تولیت به وجود آمد.
تا پیش از انقلاب اسلامی معمولا پادشاهان صفوی، قاجار و پهلوی خود را تولیت آستان قدس دانسته و استانداران و والیان خراسان را به عنوان نایب التولیه منصوب می کردند، اما بعد از انقلاب، مقام تولیت به چهره های برجسته روحانی واگذار شد.
آستان قدس رضوی از دوره صفویه تاکنون یک نهاد قدرتمند و ثروتمند بوده است که هم از نظر جایگاه مذهبی و معنوی موقعیتی منحصر به فرد داشته و هم از لحاظ سیاسی و اقتصادی، اثرگذاری خود را حفظ کرده است.
تاریخچه «متولی باشی»
هر چند مشهد از آغاز حکومت صفوی مورد توجه شاهان صفوی قرار داشت، اما به دلیل نبود قدرت حکومت مرکزی، تاخت و تاز ازبکها و ناامنی در خراسان، عملاً تا زمان شاه عباس نامی از آستان قدس و تشکیلات اداری حرم دیده نمیشود و اسناد باقیمانده از زمان صفوی مبین این نکته است که همزمان با پیروزی شاه عباس بر ازبکان و تصرف مشهد، سیستم اداری آستان قدس رضوی به وجود آمد و منصب تولیت عینیت یافت. با این حال در دوران شاه اسماعیل و شاه تهماسب نیز موقوفاتی در خراسان بود و افرادی عهدهدار اداره آن بودند، چنانکه شاه اسماعیل فردی به نام غیاثالدین محمد را به عنوان صدر خراسان انتخاب نمود و اداره کل موقوفات خراسان را به عهده وی گذاشت.
شاه تهماسب صفوی درصدد برآمد تا اداره موقوفات سلطنتی را از دیگر موقوفات آستان قدس جدا نماید. برای این منظور دو نفر را به تولیت و اداره حرم منصوب نمود که یک نفر تولیت واجبی و نفر دیگر تولیت سنتی موقوفات را برعهده داشتند که البته با موفقیت همراه نبوده و در مقاطع بعد، فردی واحد عهدهدار هر دو منصب میگردید.
از دوره شاه عباس به بعد به علت رفاه و امنیت به وجود آمده و وقف املاک فراوان برای آستان قدس، سازمان اداری شامل خدمت کاران، نگهبانان، اذان گویان و… به وجود آمد و همه این تشکیلات زیر نظر فردی به نام تولیت، کار میکردند. اسناد مانده از دوره صفوی در آستان قدس، مبین این است که تشکیلات این دوره یکپارچگی داشت و از نظمی برخوردار بود که تا پایان صفوی ادامه داشت.
در یک نگاه کلی به منصب تولیت در دوره صفوی چنین برداشت میشود که با توجه به وقف املاک برای آستان قدس، که تولیت برخی از آنها مستقیماً با شاه بود، شاهان صفوی با توجه به داشتن منافع مالی و اهمیت مذهبی مستقیماً در اداره حرم دخالت نموده و افرادی را به نیابت از خود به عنوان تولیت برای سرپرستی منصوب مینمودند که به علت علاقه شاهان صفوی به علما و سادات، عمدتاً تولیتها از میان این دو قشر انتخاب شده و متولیباشی نامیده میشدند. دستمزد این افراد با توجه به یک دهم حقالتولیه از املاک موقوفه به صورت نقدی و جنسی پرداخت میشد.
متولیان آستان قدس در دوره صفویه به علت برخورداری از وجهه روحانی، مذهبی و قدرت مالی دارای نفوذ زیادی بودند و در مقاطعی که قدرت مرکزی دچار سستی میشد به عنوان قدرت مطلق در شهر اقدام میکردند، چنانکه در دوره شاه اسماعیل و شاه تهماسب عموماً قدرت افرادی که عهدهدار تولیت بودند از حاکم شهر بیشتر بود و همین امر در پارهای اوقات باعث بروز کشمکش بین حاکم شهر و تولیت وقت میگردید.
موضوعی که در این دوره در مورد تولیتها قابل توجه است، مسئله تعیین نائب التولیه از سوی یکی از تولیتهاست که بعدها در دوره قاجار به صورت امری مرسوم درآمد.
آستان قدس، تکیه گاه شهری که در دوره افشاریه اوج گرفت
پس از صفویه، تولیت آستان قدس رضوی در دوره افشار از نظم و انضباط دوران صفوی برخوردار نبود. سقوط صفویه و تصرف ایران توسط افغانها وضعیت اوقاف در این خطه را آشفته کرده بود و مشهد مرتب بین افراد دست به دست میشد. با به قدرت رسیدن نادر وضعیت املاک موقوفه به علت مصادره املاک حالت بحرانی یافت.
هر چند خود او به حرم حضرت علی بن موسی الرضا(ع) علاقهمند بود و برخی بناها مانند گلدستهها را در حرم بنا کرد و تعمیراتی در آن انجام داد و املاکی را وقف نمود، اما اسناد باقیمانده از دوران حکومت وی حاکی از نوعی آشفتگی در امور آستانه بوده و بیانگر این است که اداره امور و تشکیلات اداری آستان قدس رضوی از نظم دوره صفویه برخوردار نبوده است. متولیان این دوره مانند دوره صفویه از میان سادات و علما انتخاب میشدند و به نیابت از شاه در امور مداخله میکردند، هر چند نفوذ آنها در این دوره به اندازه دوره صفوی نبود. از نکات مهم در این دوره تهیه طومار علیشاهی، توسط «علی شاه» برادرزاده نادر بود که با کمک علما و صاحبمنصبان آستان قدس انجام شد که وضعیت موقوفات را از حالت آشفتگی دوره نادر درآورد و به نظم دوره صفویه برگرداند. اسناد باقیمانده حاکی از نظم و ترتیب خاص کشیکها و برقراری مواجب و تنظیم امور وقفی، بعد از تهیه طومار است.
متولیان آستان قدس در دوره صفویه به علت برخورداری از وجهه روحانی، مذهبی و قدرت مالی دارای نفوذ زیادی بودند و در مقاطعی که قدرت مرکزی دچار سستی میشد به عنوان قدرت مطلق در شهر اقدام میکردند، چنانکه در دوره شاه اسماعیل و شاه تهماسب عموماً قدرت افرادی که عهدهدار تولیت بودند از حاکم شهر بیشتر بود و همین امر در پارهای اوقات باعث بروز کشمکش بین حاکم شهر و تولیت وقت میگردید
اوج گیری قدرت در قاجار
در دوران قاجار اختیارات تولیت آستان در منطقه خراسان بهشدت افزایش یافت. به علت درگیری بین جانشینان شاهرخ نادری و هرج و مرج اوایل دوره قاجار، آستان قدس تا مدتها از تولیت برخوردار نبود و ادارهاش در اختیار صاحب منصبان و بزرگان آن بود. اسناد باقیمانده از آن دوره حاکی از آشفتگی و عدم نظم در امور آستانه است. در آن زمان این وضعیت تا آمدن میرزا موسی خان فراهانی ادامه داشت؛ با تلاش و کوشش وی اوضاع بهبود یافت و تولیت در دوره قاجار با دورههای قبلی تفاوتهای ماهوی زیادی پیدا کرد. مثلا برخلاف متولیان دوره صفوی و افشار که از میان علما و سادات انتخاب میشدند، متولیان دوره قاجار از میان رجال حکومتی که اکثراً از مرکز فرستاده میشدند، انتخاب میگردیدند. یا اینکه در دورههای پیشین بیشتر متولیان از افراد بومی خود استان انتخاب میشدند، ولی در این دوره تمام افراد بدون استثناء از تهران فرستاده میشدند. در این دوره برای اولین بار افرادی به صورت مشترک عهدهدار تولیت آستان قدس و اداره ایالت شدند.
همچنین تمام متولیان دوره قاجار نائبالتولیه داشتند که از رجال سرشناس آستان قدس انتخاب میشدند و تولیت را در اداره امور یاری میرساندند. دستمزد متولیان این دوره نیز مانند قبل از عشر حقالتولیه و حقالنظاره موقوفاتی که متولی شرعی داشتند پرداخت میشد.
بروکرات ها در راس یک نهاد مذهب
وضعیت تولیت و سیستم اداری آستان قدس در دوره پهلوی تحولات فراوانی یافت و محمد ولی خان اسدی اولین نائبالتولیه تغییرات زیادی را ایجاد کرد. وی ضمن انجام اصلاحات، نظامنامه جدیدی را برای آستان قدس در سال ۱۳۰۵ شمسی به تصویب رساند. در این دوره نیز مانند دوره قاجار تولیت مستقیماً به دستور شاه انتخاب میشد و معمولاً از تهران و از میان رجال حکومتی تعیین میگردید. متولی مانند دوره قبل فردی را به عنوان قائم مقام خود برای انجام امور تعیین مینمود. با این تفاوت که اسدی عنوان متولیباشی را به منظور پیگیری امور به نائبالتولیه تغییر داد و منصب متولیباشی که در دوره قاجاریه بود از بین رفت. در این دوران همزمان با آغاز مدرنیسم در کشور بر زائران افزوده شد و اقدامات زیادی در توسعه آستان صورت گرفت.
اسدی همان چهره ای است که بعد از ماجرای اجباری شدن استفاده از کلاه پهلوی و کلاه شاپو به دستور رضاشاه، به دلیل حضور در حرم رضوی، از استفاده از این کلاه سرباز زد و رضاشاه پس از مدتی او را مجبور به استفاده از این کلاه کرد.
فهرست همه این چهره ها که به عنوان نایب التولیه در دوره پهلوی به فعالیت پرداختند، از این قرار است:
محمدولی اسدی مصباح السلطنه (فروردین ۱۳۰۵-۲ آذر ۱۳۱۴)
فتحالله پاکروان (۳ آذر ۱۳۱۴ – دی ۱۳۲۰) / نایب التولیه و استاندار
علی منصور (دی ۱۳۲۰ – بهمن ۱۳۲۴) / نایب التولیه و استاندار
ناصر اعتمادی (نصرالدوله) (اسفند ۱۳۲۴ – مرداد ۱۳۲۵) / نایب التولیه و استاندار
غلامحسین اشرفی (مرداد ۱۳۲۵ – بهمن ۱۳۲۶) / نایب التولیه و استاندار
محمود بدر (اسفند ۱۳۲۶ – فروردین ۱۳۳۰)
مصطفی قلی رام (انتخاب الملک) (فروردین ۱۳۳۰ – خرداد ۱۳۳۰)
جلالالدین تهرانی (۱۹ خرداد ۱۳۳۰ – ۱۷ بهمن ۱۳۳۱) / نایب التولیه و استاندار
علی معتمدی (فروردین ۱۳۳۲ – ۱۷ فروردین ۱۳۳۴)
دکتر سیدفخرالدین شادمان (خرداد ۱۳۳۴-فروردین ۱۳۳۸)
محمد مهران (اردیبهشت ۱۳۳۸ – دی ۱۳۴۰)
جلالالدین تهرانی (۱۷ دی ۱۳۴۰ – ۱۴ فروردین ۱۳۴۲) / نایب التولیه و استاندار
سید محمدصادق امیرعزیزی (۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۲ – مهر ۱۳۴۴) / نایب التولیه و استاندار
نادر باتمانقلیچ (مهر ۱۳۴۴ – خرداد ۱۳۴۶) / نایب التولیه و استاندار
باقر پیرنیا (خرداد ۱۳۴۶ – شهریور ۱۳۵۰) / نایب التولیه و استاندار
حسن زاهدی (مهر ۱۳۵۰ – ۲۱ اردیبهشت ۱۳۵۳) / نایب التولیه و استاندار
عبدالعظیم ولیان (۲۱ اردیبهشت ۱۳۵۳ – ۵ شهریور ۱۳۵۷) / نایب التولیه و استاندار
سید حسن سراج حجازی (۶ شهریور ۱۳۵۷ – ۲۱ آبان ۱۳۵۷) / نایب التولیه و استاندار
سید محمدصادق امیرعزیزی (۲۱ آبان ۱۳۵۷ – ۱۴ دی ۱۳۵۷) / نایب التولیه و استاندار
نکته مهم درباره این نوزده چهره در دوره پهلوی، این است که همه آنها به جای آنکه از چهره های مذهبی و مورد تایید حوزه علمیه مشهد باشند، بروکرات هایی بوده اند که آستان قدس را به مثابه یک وزارتخانه اداره می کردند.
نهادی که نماد مشهد شد
با پیروزی انقلاب اسلامی، آستان قدس رضوی جایگاه ویژه ای در معادلات سیاسی و مذهبی پیدا کرد. برای اولین بار، امام خمینی به طور مستقیم یک تولیت برای این آستان انتخاب کردند و آیت الله واعظ طبسی که از چهره های مبارز مشهدی بود، به عنوان متولی آستان قدس برگزیده شد. مقامی که تا سال ۱۳۹۴ ادامه یافت.
با درگذشت آیت الله واعظ طبسی که چهره ای سیاسی و مذهبی بود، آیت الله رئیسی تولیت آستان قدس شد و در همان دوره تولیت، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ نیز شد. شاید برای همین بود که حسن روحانی رقیب انتخاباتی وی در مناظره ها به طعنه به او گفت: «فقط همین یک امام رضا را برای مردم باقی بگذارید».
حالا با انتصاب آیت الله رئیسی به ریاست قوه قضائیه، نوبت به آیت الله مروی رسیده است که یکی از قدرتمندترین نهادهای مذهبی ایران را که هم از نفوذ معنوی بالایی برخوردار است، هم نماد گردشگری مذهبی است و هم ثروت فراوانی دارد را اداره کند.
تمام متولیان دوره قاجار نائبالتولیه داشتند که از رجال سرشناس آستان قدس انتخاب میشدند و تولیت را در اداره امور یاری میرساندند. دستمزد متولیان این دوره نیز مانند قبل از عشر حقالتولیه و حقالنظاره موقوفاتی که متولی شرعی داشتند پرداخت میشد
آیت الله مروی درحالی پس از آیت الله واعظم طبسی و آیت الله رئیسی به عنوان سومین تولیت این آستان پس از انقلاب کار خود را آغاز می کند که این نهاد پیش از انقلاب و تنها در دوره های پهلوی، ۱۹ نایب التولیه داشته است.
اینکه آیت الله مروی چطور می تواند ضمن حفظ قدرت آستان مقدس حضرت رضا(ع)، نفوذ جهانی این آستان را گسترش دهد، سوالی است که باید سالهای بعد به آن پاسخ داد.
Thursday, 28 November , 2024