صفیر گیلان،زن را  رهایش کردم و رفتم و اما چند روز بعد دوباره در همان مسیر زن را دیدم که نشسته بود و با حسرت چشم امید به جیب ره گذران دوخته بود و اما این امید بارها از دست می رفت

اختصاصی/صفیر گیلان؛ مدتها است که در این مسیر ها در ساعات مختلف روز چه قبل ظهر و چه بعد از ظهر عبور و مرور داشتم و مسئله ای  که بسیار مرا به خود جلب می نمود  در لا به لای کمک خواهی خنده هایی بود که از ته دل بر می آمد و من حس خوبی به این خنده نداشتم خواستم کمی بیشتر بر این موضوع اشرافیت داشته باشم گاهی مجبور می شدم چند بار در روز برای اینکه حتی این دخترکان جوان متوجه حضور بنده بعنوان یک غریبه نباشند تند تند با موبایل خاموش حرف می زدم ولی حواسم زیر چشمی به آنها بود، انهایی که خیلی زود داشتند زندگی را با یک بازی خطرناک می باختند و من سخت نگران بودم اگر چه از دستم کاری بر نمی امد.

این رفت  و امدم در دو مسیری که انتخاب کردذه بودم در مرکز شهر استان با آن فرهنگ غنی و اصالتی که داشت قابل تامل بود به کجا می روید چنین شتابان. خواستم برای تکمیل انچه می نگارم در شهری دیگر نیز این امر را و این کار غیر منطقی را دنبال کنم.

کنار زن جوان نشستم و نگاهی به صورتش انداختم فکر کرد مامورم ولی تند تند گفتم می تونم یک عکس از شما داشته باشم و پول هم خوب به شما می دم برای …. تا حرفم تمام شود برقی بلند شد و بچه خواب الوده را بر دوش پرتاب کرد به گونه ای که دل آدم ازرده می شد.

چشم امید به جیب ره‌گذارن؛

رهایش کردم و رفتم و اما چند روز بعد دوباره در همان مسیر زن را دیدم که نشسته بود و با حسرت چشم امید به جیب ره گذران دوخته بود و اما این امید بارها از دست می رفت زیرا امروز بسیاری از مردم می دانند که تکدی گری چیست و می دانند که بعضی مواقع این افراد از روی گرسنگی کنار خیابان نمی نشینند و برخی مشاغل مختلف و درامدهای هنگفتی دارند که بماند…

و اما در چهار راه دیگر در دل شهر اولین ها که پرسه زدن دختران جوان و زنان را شاید شما نیز دیده باشید زنان متکدی که بیشتر بزه دید و قربانی بزهکاری خویش هستند یعنی به خاطر متکدی بودن خویش بزه دیده و قربانی جرایم می گردند .

زنان در سراشیبی آسیب اجتماعی

شاید بزهکاری و بزه دیدگی زنان متکدی بیش از هرچیز در گرو تکدی گری آنان می باشد  و لذا  با در نظر داشتن این امرکه، تکدی گری زنان است که راه را فراروی بزه های دیگرشان باز می کند امری الزامی است که باید در جامعه کنونی بیشتر به آن پرداخته شود.

همه می دانیم که تکدی‌گری به‌عنوان یک آسیب اجتماعی حاصل ساختارهای اجتماعی و اقتصادی جامعه و زاییده فقر و نابرابری‌های اجتماعی است، فقر، بیکاری، عدم‌مهارت و آشنایی با یک حرفه خاص نیز می‌تواند از دلایل عمده روی آوردن افراد به این کار باشد.

اگر چه مهاجرت و نقل مکان افراد از روستاها به شهر نیز یکی دیگر از این دلایل است. برخی از افراد به امید زندگی بهتر و مدرن‌تر از روستای محل زندگی خود به سمت شهر مهاجرت می‌کنند و وقتی در شهر آنچه تصور می‌کردند را نمی‌یابند به‌صورت عمد یا غیرعمد به تکدی‌گری روی می‌آورند. نقص عضو و معلولیت یکی دیگر از دلایلی است که متأسفانه افراد را به سمت گدایی کردن سوق می‌دهد البته ما افراد دارای نقص عضو در استانمان داریم که مدیران ارزنده هم در اجتماع و هم خانواده هستند و باید بر آنان درود و خدا قوت فرستاد که هرگز به نقص عضو بعنوان یک محدودیت نگاه نکرده و پله های طرقی را یکی یکی بالا می روند..

شاید هم دلیل دیگری در شکل‌گیری پدیده تکدی‌گری مؤثر د که در پرسش و پاسخ با این افراد در حاشیه پیاده رو و بلوار و پارک می توانی بفهمیم اینکه کسب درآمد از روش‌های بدون دردسر است، چرا که طبق تحقیقات به عمل آمده بسیاری از متکدیان از نظر مالی با مشکل چندانی مواجه نیستند، بلکه تنها به دلیل کسب درآمد بدون دردسر و زحمت به این کار روی می‌آورند.

نوع مکان نیز عامل مهمی در تعیین شیوه تکدی است  برای مثال زن‌هایی که با یک قوطی اسپند در میان ماشین‌ها می‌چرخند و یا مردی همراه با چند تا از همان بچه‌های بی گناه  بسته های دستمال کاغذی را بین ماشین ها فریاد می زنند و یا مادری که صورتش را با ماسک مشکی گرفته و نسخه ای در دست دارد  و هزاران روش دیگر ….

به نظر می رسد کمک مستقیم به متکدیان آسیب‌های اجتماعی را افزایش و گسترش می‌دهد و وجود این افراد چهره شهر را زشت کرده و کمک مردم نیز بستری می‌شود تا متکدیان پس از رفع نیاز مالی به کارهای دیگر مانند توزیع مواد مخدر اقدام کنند.

شماری از متکدیان به دلایلی مانند طلاق، اعتیاد، بی سرپرستی، بد سرپرستی و محرومیت از رفاه اجتماعی، دارای پیوندهای ناقصی با جامعه و خانواده هستند که سبب افزایش میل به انحراف و از جمله تکدی‌گری در بین آنان شده است.

عواملی مانند حمایت، تأمین، کنترل و رفاه اجتماعی، جهت دهی ارزشی، عدم نگرش منفی، بازسازی روابط مرده اجتماعی با فرآیندهای توانمندسازی مددکاری اجتماعی و تقویت روابط سست و نیم‌بند با اطرافیان می‌تواند به ترک تکدی‌گری کمک کند. وجود متکدیان در سطح شهرهای گیلان و مرکز استان سرسبزمان به عنوان یک آسیب فرهنگی و اجتماعی، آثار و پیامدهای منفی و معضلاتی را در پی دارد. که نیازمند نگاه ویژه کارشناسان و آموزش می باشد

آسیب‌های اجتماعی تکدی‌گری زنان

طبق بررسی‌های به عمل آمده تکدی گری آثار منفی متعدد را بر اجتماع به‌جای می‌گذارد، چرا که در سایه تکدی‌گری شاهد رواج فحشاء، فروش و اجاره کودکان هستیم. به عنوان مثال برخی از باندهای متکدیان دختران جوان که البته بیشتر دختران فراری یا دختران خانواده‌های بی بضاعت هستند، مجبور به برقراری رابطه با دیگران تنها در ازای پول می‌کنند یا اینکه برای کسب درآمد بیشتر کودکانی که حاصل ازدواج رسمی نیستند و حتی کودکان خانواده‌های نیازمند را خریداری می‌کنند و از این طریق به درآمدهای چشمگیر دست می‌یابند و یا دختران و زنان جوان را با اندک درآمدی در غالب یک پوشش نامناسب در سطح شهر رها کرده تا پتکی باشند بر بدنه عفاف و حجاب که این نیز خود جای تفکر و تدبیر و ساختار فرهنگی دارد.

فروش مواد مخدر دیگر آسیب تکدی‌گری

فروش مواد مخدر ،برخی بازار یابی ها ،برخی مراکز ارایشی و زنانه و ….را می‌توان از دیگر آسیب‌های اجتماعی تکدی گری دانست، چرا که طبق بررسی‌های به عمل آمده در برخی از موارد متکدیان تنها در قبال دریافت مبلغی ناچیز و به صورت خواسته و ناخواسته به جابجایی و فروش مواد مخدر روی می‌آورند که این آینده افراد بیشتری را محکوم به تباهی کند.فروش مواد را شاید هر بیننده و هر عابر پیاده و سواره در مسیر چهار راه و در حاشیه بلوار و در امکن تجاری و مراکز خرید و مراکز زیبایی و … نیز می توان دید.

 حال اینکه برای رهایی زنان و دختران از این منجلاب ناخواسته که آنها را به سوی نابودی سوق می دهد بهتر است شـورای فـرهنگـی اجـتماعـی زنـان تـدویـن سـیاسـت‌هـای مـربـوط بـه زنـان در حـوزه‌‌هـای مـختلـف فـرهنگـی، اجتمـاعـی و حـقوقـی مـی‌بـاشـد.  و در این راستا «سـیاسـت‌هـای پـیشـگیـری و بـازتـوانـی زنـان از آسـیـب‌هـای اجـتمـاعـی» را در جـلسـات مطرح و جـهـت تـصـویـب نـهائـی بـه شـورای عـالـی انقـلاب فـرهنگی و متولیان حوزه فرهنگ ارائـه نـماید تا چراغی باشد برای روشنگری زنان جامعه اسلامی و عزیزمان که بدانند چه اندازه لطیف و ظریف و شکننده هستند و قدر جایگاه و منزلت خود را بدانند و نگذارند تا عده ای آنان را به بازی بگیرند زیرا امروز در کشور عزیز ما مراکز و نهادهای دولتی برای جمایت از زنان بد سرپرست و یا بی سرپرست و دختران جوان که خانواده ندارند و یا فرزند طلاق مکانی امن است که جای ستودن دارد.

به اعتقاد  بنده و بسیاری از زنان حوزه های اجتماعی و اساتید ناهنجاری‌ها و جرائم اجتماعی در تمام اعصار و جوامع وجود داشته، لیکن در برخی از شرایط، با گسترش دامنه این ناهنجاری‌ها، معضلاتی ایجاد می‏شود که تداوم حیات اجتماعی را با خطر مواجه می‏کند.

بروز این مسئله در جامعه‌ای که دارای فرهنگ غنی دینی و مبتنی بر اخلاق و دستورات رفتاری در حوزه زندگی فردی و اجتماعی است، قابل تأمل و دقت بیشتری می‏باشد.

علائم هشدار دهنده‌ای نظیر افزایش نرخ ارتکاب به جرائم با توجه به رشد جمعیت، افزایش تنوع جرائم، کاهش سن ارتکاب به جرائم در میان زنان، ارتکاب علنی بسیاری از جرائم علیه اخلاق و عفت عمومی نشان می‏دهد که سنگ بنای اجتماع یعنی خانواده و نیز قشر زنان به عنوان مادران آینده و پرورش دهندگان نسل آتی در معرض آسیب‌ها و تهدیدات جدی است.

 این تهدید ها را بیاید جدی تر بنگریم و ببینیم و شاید نوشتن از این تهدید کار سخت و سنگین باشد که قلم بنده توان تحمل این سنگینی را بیشتر از این ندارد.

ارزش زن بسیار است.

  • نویسنده : به قلم زلیخا صفری راسته کناری