صفیر گیلان/داستان مرثیه خوانی “مش جعفر”،و رسانه های تصویری داخل وخارج
صفیر گیلان/در ایام کودکی ما،رفت وآمد به ویژه دردهه اول محرم،به مسجد زیاد بود.دراوایل شب،عدهای کرنا می زدند که آنانی که پخت خیراتی،تهیه کرده اند با مجمع به مسجد برسانند.کرنا نوازی،این پیام روشن را درپی داشت.
ازاین که بگذریم،مرحوم “مش جعفر”،تنها مرثیه خوان بی جیره ومواجب مسجد در دهه محرم بود.کسی ازاو برای مجالس ترحیم،دعوت به عمل نمی آورد.
چون اهل روستا بود وخانه زاد،معمولا هیچ نظر موافقی به سمت وی نمی رفت که از وجوهات مردمی مخصوص این دهه،مبلغی به او بپردازند!
“مش جعفر”،یک انسان باشخصیت و فروتنی بود وهرگز دم برنمی آورد.
برخی می گفتند تا کلاس سوم ابتدایی،درس خوانده است،عده ای می گفتند فقط سالی چندشب،در کلاس موسوم به”اکابر”،که معمولا سازمان پیکار با بی سوادی،دایر کرده بود،شرکت جسته است!
“مش جعفر”قصه ما،چند مرثیه را همه سال می خواند وبه سبب تکرارشان،همواره،برآن ها مسلط بود.خوانش زیاد وتسلط کامل،دو ویژگی عمده مراثی ای بود که همه ساله”مش جعفر”،می خواند.
وقتی رسانه های داخلی وخارجی را می بینم ناگاه،به یاد دهه محرم سال های ۱۳۵۰ به بعد،می افتم که پای مرثیه خوانی”مش جعفر”،می نشستیم!
هنوز خدا بیامرز،به قسمت همخوانی نرسیده،ما جلوتر ازوی،می خواندیم وچقدر تسلط یافته بودیم.
البته شاید “مش جعفر”،شگفت زده می شد ویا خوشحال می شد،نمی توان به ضرس قاطع،پاسخ داد.
ولی الآن که اخبار این رسانه ها را می شنوم،خیلی جلوتر از آنان،می فهمم که انتهای قضیه چیست؟همه را خوب یاد گرفته ام.
درپایان،باید بیافزایم هرچه که به پیش می رویم،می بینیم خاطرات دهه های پیشین ما،هرکدام،به گونه ای،برای ما دوباره تکرار می شوند.
خوب ویا بد آن را نمی دانم ولی همین را می دانم که می توان آن ها را درقالب”هفتگز”،یا “فلقلک”،به سمع ونظر مخاطب ارجمند رساند!
- نویسنده : دکتر فریدون شایسته
Saturday, 23 November , 2024