اختصاصی/صفیر گیلان؛عزاداری اهالی روستای رودبارسرا چناررودخان شهرستان شفت در روز عاشورای حسینی سوژه خبرنگاراین رسانه شد.

اختصاصی/صفیر گیلان؛امروز مصادف با عاشورای حسینی همه جا شور و شوق عزاداری در غم و مصیبت دشت کربلا موج می‌زد. بار دیگر عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) با برگزاری مراسم عزاداری  در جای جای نقاط گیلان سنگ تمام گذاشتند.

امروز طبق برنامه سالهای گذشته در روز عاشورا برای تهیه گزارش تصویری از اجتماع عظیم مردم شفت عازم این شهرستان عالم پرور شدیم  در مسیر راه تا رسیدن به این شهرستان  با دسته جات که در ساعات اولیه صبح مهیای عزاداری می شدند گذشتیم و در میان سیل جمعیت به خیابان اصلی شهرستان و مسجد جامع شهر رسیدیم و ساعتی را در این مکان شاهد حضور دسته جات که به این مکان می رسیدند  به تصویر کشیدیم.

هیئت در هیئت و علم در علم که هر ساله جلوه زیبایی را از عزادار به سبک مردم این دیار به نمایش می گذاشت  در میان این فریاد یاحسین گویان به ایستگاههای صلواتی که  با شیرینی و شربت از مردم در ساعات اولیه ظهر عاشورا  پذیرایی می کردند گذشتیم تا به مسجد ابا صالح که سیلی از جمعیت مشتاق اهل بیت  را در خود جا داده بود تصاویری را ثبت نموده و با دعوت یکی از همکاران رسانه در شهرستان به شکل انلاین با همراهی دو همکار دیگر خبرنگار عازم یک مراسم عزاداری شدیم بدون هیچ گونه اطلاعات از این مسجد یا مراسم و فقط و فقط دل بستیم به این روز عزیز و اینکه به دعوت امام عزیزمان لبیک بگوییم باشد که مورد قبول امام حسین (ع) قرار بگیرد.

از شهرستان شفت گذر نموده و در روستاهای زیبای منطقه از جیرده و مژدهی و غیره و  از میان جاده های پر پیج و خم گذشتیم و تا مسیری را با ماشین رفتیم و دیگر مسیر برای عبور ماشین پراید مامناسب نبود چون جاده خاکی و کوهستانی و پر خطر بود از ماشین پیاده شدیم و با راهنمایی یکی از اهالی منطقه سوار بر یک ماشین نیسان آبی شده و راه را برای رسیدن به مقصد ادامه دادیم.

در مسیر راه برایمان خاکی که از این جاده خاکی و پر از چاله و چوله بلند می شد و در گرمای ظهر تیرماه با وزش باد کوهستانی بر صورتمان می نشست تصویری از آن روزهای کربلا بود و سر و صورت و چادرم که خاکی شده بود تا جایی که همکاران به شوخی می گفتند امروز شاید شهادت نصیب ما شود هر چه بالاتر می رفتیم جاده پر پیج و خم و خطرناکتر می شد و این حس خطر برای ما درس دیگر از رسالت خبری بود که باید برای مردم دل دریایی داشته باشیم.

در مسیر روستای رودبارسر چنار رودخان طبق گفته همکار رسیدیم و رفتیم در دل جنگلهای سبز و مناطق بکر و دیدنی که البته در مسیر راه این روستا سوالی که ذهن من و همکارانمان را نوازش می کرد اینکه چرا تمامی تیر برق های منطقه فاقد سیم هستند و چرا ترانس برق را نمی بینیم.

شاید جالب باشد که بدانید این تیر برق ها بسیار مرتب در مسیر پر پیچ و خم چنان خودنمایی می کرد که قابل گفتن نیست ولی اینکه ما هیچ خانه ای را نمی دیدیم در این روز عاشورایی برایمان جالب بود که چرا این روستا خالی از سکنه است و این در حالی است که طبق فرمایش رهبر فرزانه انقلاب  که گفتند…. .

رهبر انقلاب طی سال‌ها و دهه‌های گذشته همواره به مسئله «تولید ،اقتصاد مقاومتی،اشتغال،رونق اقتصادی ،جهش تولید ،مانع زدایی و پشتیبانی» تاکید داشتند و در سال‌های متوالی به این مسئله اشاره کردند که این نشان دهنده اهمیت ویژه این موضوع است.

البته با توجه به ظرفیت‌های بالایی که در حوزه ایجاد اشتغال روستایی وجود دارد،و طبق بیانات رهبر انقلاب که در این سال جهش تولید با مشارکت مردم را تاکید داشتند و فرمودند«بنده با مطالعه‌ی نظرات کارشناسان این مسئله به این نتیجه می رسم که یک کلید اساسی برای حلّ مشکلات اقتصادی کشور عبارت است از مسئله‌ی تولید؛ تولید داخلی، تولید ملّی، برای همین هم هست که در این چند سال گذشته بر روی تولید ما تکیه کردیم.

اگر رشد تولید و حرکت رو به جلو در تولید ملّی به نحو مطلوب انجام بگیرد، بسیاری از مشکلات مهمّ اقتصادی مثل مسئله‌ی تورّم، مسئله‌ی اشتغال و مسئله‌ی ارزش پول ملّی، این مسائل اساسی اقتصاد به نحو خوبی به سمت حل پیش خواهد رفت. مسئله‌ی تولید بنابراین مسئله‌ی مهمّی است و به همین جهت امسال هم روی مسئله‌ی تولید تکیه میکنم و توقّع دارم، انتظار دارم که ان‌شاءالله یک جهشی در کار تولید اتّفاق بیفتد امسال، و بِجد اعتقاد دارم که این جهش بدون مشارکت مردم و بدون حضور مردم اتّفاق نخواهد افتاد.» 

این‌ها تنها گوشه‌ای از بیانات رهبر انقلاب در رابطه با تولید در روستاها است و این موضوع اهمیت فراوانی در منظر ایشان دارد.

همچنان که در صدای جنگل و طبیعت و رودخان با تصویر برداری و فیلم برداری غرق شده بودیم یک کلبه چوبی بزرگ با مردان و زنان و کودکان مشکی پوش نظرمان را جلب نمود و راهنمای ما گفت به مسجد روستا که در دل جنگل و در آن ارتفاع بود نزدیک می شویم که البته این کمی با تاخیر رسیدن نیز نشان از مسافت زیاد روستا و مسجد روستا بود.

به یک کلبه بزرگ چوبی در یک دشت جنگلی رسیدیم و بعد از پیاده شدن با استقبال اهالی مواجه شدیم که البته دریافتیم که کمی از دوربین تعجب کرده بودند.

در این میان سلام و احوالپرسی از میان مسجد چوبی که نام حسین(ع) را با خود داشت و از جنس کاه گل  بودصدای همنوایی زیارت عاشورا در ظهر عاشورا بسیار شنیدنی ،خودم را به داخل مسجد رساندم اینجا و در این مکان از ذرق و برق مساجد شهری خبری نبود و در ساده ترین شکل مردم در حال خواندن زیارت عاشورا بودند در طرف دیگر این مسجد قدیمی زنان نیز در حال عبادت بودند.

با ثبت تصاویر به بیرون مسجد رفته و خواستم بدانم که برق مسجد از کجاست دیدم صدای موتور برق در دل جنگل و در فاصله کمی از مسجد بلند است و در طرف دیگر میهمانان حسینی در رودخانه جنگلی برای وضو گرفتن مهیا می شوند باید بگویم که تمام میهمانان مسجد امام حسین علیه السلام با وانت مسیر را پیموده بودند.

غذاهای روی آتش نیز با عطر  و رنگ خودنمایی می کرد و بعد از دعا و نیایش باید برای میهمانان اماده می شد.

تازه اینجا بود که فهمیدم روستا فاقد برق است اگر چه تیر برق های سالها آفتاب و باران خورده بدون سیم و کابل در مسیر راه نیز خود این پیام را به ما داد.

و اما سوالی دیگر که چرا در مسیر هیچ خانه ای حتی به شکل سنتی و قدیمی را ندیدیم  و در واقع روستا فاقد سکنه بود که یکی از اهالی جوان و با سوادروستا که دستی بر قلم داشت و نویسنده کتاب بود گفت: تمام این افرادی را که در روز عاشورا اینجا می بینید از شهرهای مختلف ایران خود را به این مسجد رساندند زیرا خاک روستا و جایی که در آن متولد شدند و زندگی کردند بسیار برایشان حرمت دارد و به احترام خاک به مسجد روستا که تنها یادگار به جا مانده از روزگاران سخت زندگی اهالی این روستا است امده اند و همه ماها در این روز ها بهترین مکان را برای برگزاری مراسم عاشورا و ذکر و نیایش و برگزاری نماز ظهر عاشورا  مسجد روستای خود  می دانیم و می خواهیم به خاکی که روزگاری برای مردمان روستا سرشار از نعمت و فراوانی، رزق و روزی بود احترام بگذاریم و سجده شکر را اینجا بجا آوریم.

البته برخی از پدران سن بالا که به سختی و به عشق امام حسین (ع) و به عشق خاک روستای خود به این مکان توسط فرزندان خود قدم گذاشته بودند بسیار دلتنگی می کردند و از زندگی در شهر بیزار بودند.

و برخی از ما می خواستند که فریادشان باشیم تا دوباره به روستای خود برگردند و دوباره به دامداری و باغات چای و نوغانداری خود ادامه دهند  تا به تاکید رهبری بر رونق تولید در روستا با مشارکت مردمی است لبیک بگویند.

حال که در گفتگو با برخی بزرگان روستا از جمله جناب مرادی و محمودی دریافتیم که این روستا با بیش از ۳۸ خانوار دامدار  در گذشته به معنی واقعی بودند و هر کس به کار کشاورزی مشغول بوده و علاوه بر تولیدات دامی به نوغانداری و باغات چای که آثار باغی موجود بود می پرداختند که با تاکید مدیران منابع طبیعی  وقت آن زمان در راستای طرح ساماندهی و طرح خروج دام روستا خالی شد و در آن زمان مبلغ ناچیز به دامداران دادند و این در حالی بودکه قانون ساماندهی برای دامداران پراکنده است نه دامدارانی که تجمیعی در روستا زندگی می کنند.

در میان شنیدن درد و دل مردم و پیران روستا  در این روز سراسر حزن و اندوه صدای زنان روستا که سفره پذیرایی از میهمانان امام حسین (ع) را ترتیب می داند بلند شد و همه دور این سفره جمع شدند همانگونه که در برگزاری زیارت عاشورا و نماز دور هم بودند و این نشان داد که مردم این روستا دلتنگ هم هستند و پدران پیر که خسته از زندگی شهری بودند بسیار دیدنشان که با حسرت بر جنگل داشتند ما را ازار می داد و دلمان می خواست بگویم اهای مسئولان عزیز جای این پدران مومنه و زحمتکش ما در شهر نیست و بیاید ورق را برگردانید و اینها را آنگونه که با احترام در سوگ امام و اهل بیت عزادارای می کنند به زندگی گذشته برگردانید .

و در پایان با نشستن بر سفره مردمان مهربان روستای رودبارسر چنار رودخان و نوشیدن چای آتشی از این زنان و مردان و کودکان و البته جوانان تحصیل کرده که روزگار کودکی خود را در این مکان گذرانده بودند خداحافظی نمودیم و امیدوار شدیم اگر عمری بماند در روز عاشورای سال دیگر نیز میهمان سفره اهل بیت علیه السلام در این مکان باشم.

زیرا در پایان دیدم که اهالی و جوانانی که از دیگر نقاط خود را به این مکان رسانده بودند با مشورت هم و گذاشتن مبلغ به فکر ساخت مسجد برای مردمان این روستا بودند زیرا طبق بیان برخی از اهالی این مسجد در لیست مساجد تبلیغات اسلامی استان بوده و ثبت شده است و این تنها پناهگاه مردمانی آیت که بتوانند در ایام محرم دور هم جمع شوند و علاوه بر عزاداری دیداری با هم داشته لاشند

  • نویسنده : عکاس خبرنگار؛ زلیخا صفری راسته کناری