به گزارش پایگاه اطلاع رسانی صفیر گیلان؛من تنها زنی هستم که با این سن توانستم سرپرست اداره کل شوم و باید بگویم که تا به اینجا هم تجربه بسیار خوبی بود. به گزارش صفیر گیلان به نقل از فرهنگستان فوتبال، این روزها در شمال کشور اتفاق جالبی در حال رخ دادن است. چیزی به انتصاب مدیرکل […]
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی صفیر گیلان؛من تنها زنی هستم که با این سن توانستم سرپرست اداره کل شوم و باید بگویم که تا به اینجا هم تجربه بسیار خوبی بود.
به گزارش صفیر گیلان به نقل از فرهنگستان فوتبال، این روزها در شمال کشور اتفاق جالبی در حال رخ دادن است. چیزی به انتصاب مدیرکل اداره ورزش و جوانان استان گیلان زمان باقی نمانده است و نکته جالب اینکه یکی از اصلیترین گزینههای این جایگاه یک زن است. مریم بخشی که بعد از سرپرست مدیر کلی استان کرمان، دومین زنی است که توانست سرپرست این سمت شود حالا یکی از اصلیترین گزینهها برای مدیریت این اداره است که در این صورت اولین و تنها زن در کشور میشود که توانسته به چنین جایگاهی دست یابد. خودش میگوید تا به اینجا هم تجربه مدیریتی بینظیری را پشت سر گذاشته ولی از اینجا به بعد را دوست دارد نه به خاطر خودش بلکه برای سایر زنان کشور و بازکردن این راه برای بقیه زنان به سمت بعدی برسد.
ابتدا کمی خودتان را معرفی کنید
کارشناس ارشد تربیت بدنی هستم و کارم را با کارشناسی این رشته در شهر صومعهسرا آغاز کردم. سپس در همان اداره کل به عنوان کارشناس بانوان اداره تربیت بدنی استان انتخاب شدم و سپس مسئولیت ورزش زنان را به من دادند. مسیر ارتقای جایگاهم به همین شکل طی شد، کمکم سرپرست و بعد رییس گروه اداره ورزش و جوانان شدم و بعد از آن هم مدتی معاونت توسعه ورزش قهرمانی را به عهده داشتم. الان هم به لطف و حمایت وزیر ورزش و استاندارمان سرپرست مدیرکلی اداره ورزش و جوانان استان گیلان هستم.
چطور وارد حیطه و فضای ورزشی شدید؟
پدرم والیبالیست و عضو تیم ارتشهای جهان بود و من از بچگی با ورزش بزرگ شدم. با اینکه ریاضی میخواندم اما در دانشگاه سمت تربیت بدنی رفتم و چون کارم هم در حیطه تخصصام بود از ابتدا با عشق به شغلم فعالیت میکردم.
در این راهی که پشت سر گذاشتید قطعا به عنوان یک زن مدیر سختیهای زیادی هم کشیدید
خب به هر حال هرچه بگوییم مساوات هست و همهچیز بر وفق مراد همه است باز هم ایراداتی وجود دارد و کار برای زنان دشوارتر است. البته تا زمانی که فعالیت یک زن صرفا در همان محیط زنانه خودش است، اوضاع را بهتر میتوان مدیریت کرد اما اصل سختی کار از جایی شروع میشود که شما به عنوان یک زن، مدیریت هر دو بخش زنان و مردان را به عهده میگیرید. گرچه در همان بخش بانوان هم مشکلات زیادی هست اما در شرایطی که معاون توسعه ورزش در هر دو بخش میشوید مسئولیت بیشتر و چالههای مسیر بزرگتر میشود. چراکه ناخوداگاه وارد روند رقابتی میشوید که دیگر نه فقط با همجنسهای خود بلکه باید با مردها هم رقابت کنید و با توجه به اینکه برای مدیرکل، یک صندلی و یک سمت وجود دارد، این مساله کمی حساسیت ایحاد میکند. با این وجود از نظر من زنان به واسطه انعطاف بیشتری که از نظر روحی دارند برای مدیریت کردن شکل توانمندیهایشان متفاوت است و میتوانند بر تمام این مشکلها غلبه کنند. از طرف دیگر به اذعان خود آقایان، زنان انضباط مالی و نظم ذهنی و همچنین مسئولیتپذیری بیشتری هم دارند. نمیخواهم عبارتهای فمنیستی به کار ببرم اما وجود برخی تفاوتهای درونی در بین زنان و مردان باعث میشود که چیزی که میگویم واقعا نمود عینی داشته باشد.
مشکلی که صرفا در فضای مدیریت زنان وجود داشت چه بود؟
یکی از عمدهترین مشکلات، مسئله عدم ورود زنان در محیطهای ورزشی مردان بود. سالنهای ورزشی و یا ورزشگاههایی که مسابقه بود و زنان اجازه حضور نداشتند. در صورتی که این مسأله میتواند با مدیریت درست به خوبی برطرف شود و جلوی تفکیکهای این چنین هم گرفته شود. قطعا همه مردم به حساسیتهای نظام اسلامی واقف هستند اما میتوان با حفظ شئونات اسلامی و البته یک مدیریت درست و حرفهای این مشکل را برطرف کرد و اجازه داد تا زنان و مردان همواره در محیطها و موقعیتهای مشابه رشد کنند.
شما الگوی همیشگی رقابت مردانه را در استانتان تغییر دادید، نگاهها چطور بود؟
قطعا غیر قابل انکار است. به هر حال همه دوست دارند پیشرفت کنند و به جایگاه بالاتری ارتقا پیدا کنند. ولی موقعیتی که من در آن قرار دارم از این نظر متفاوت است که یک الگوی قدیمی را باطل کردهام. مثل زمانی که یک نفر رنگ جماعت نیست و یک ناهمگونی به نظر میرسد در حالی که همین ناهمگونی راهی برای پیشرفت است. همانطور که خودتان هم گفتید در محیطی که همیشه مردان حضور داشتند و رقابت میکردند حالا یک زن اضافه شده و این مسأله شکل داستان را تغییر داده است که البته اگر سیاستهای دولت بر همین منوال پیش برود و زنها بیشتر فرصت نشان دادن خودشان را داشته باشند کمکم این ذهنیتها عوض میشود. خوشبختانه در استان ما به ویژه فرهنگ مردم آنقدر غنی است که نگاه برابری به زن و مرد دارند. اگرچه در شرایط این چنینی وظیفه و مسئولیت زنان سختتر میشود چون باید چند برابر یک مرد برای اثبات خود تلاش کنند.
در این مسیر به ویژه این قدم آخر یعنی رسیدن به مدیر کلی چوبی هم لای چرختان گذاشتند؟
خدا را شکر میکنم که تا به حال واکنش بدی ندیدهام. فقط چون تا به حال چنین اتفاقاتی کمتر رخ داده کمی برای چشمها جدید است.
چقدر امیدوار هستید تا بتوانید این سمت را به عنوان اولین زن در ایران از آن خود کنید؟
اول باید بگویم که تا به اینجا هم تجربه بسیار خوبی بود. چون من تنها زنی هستم که با این سن توانستم سرپرست اداره کل شوم. قبل من در کرمان خانم دیگری هم بودند اما او سابقه کاری بسیار بیشتری نسبت به من داشت. اینکه مجموع مدیران این اعتماد را به من به عنوان یک زن جوان کردند نشان از تغییر نگاهها دارد. اینکه از همه جای کشور با من تماس میگیرند و خانمهای زیادی برایم آرزوی موفقیت میکنند، واقعا برایم خوشحالکننده است و در شرایطی هستم که واقعا دوست دارم نه به خاطر خودم، بلکه به خاطر تمام زنان سرزمینم به این جایگاه برسم تا راه برای سایر زنان هم باز شود.
در صورتی که نخستین مدیرکل ورزش یک استان در کشور شوید چه برنامههایی دارید؟
برنامه کوتاهمدت جاکارتا و برنامه بلندمدت هم المپیک توکیو است تا مردم گیلان بعد سالها در بین مدالهای المپیک بتوانند نمایندهای داشته باشند. همچنین در بخش ورزش همگانی و روستایی در تلاش هستم تا بتوانیم سرانه محیطهای ورزشی را در سراسر استان افزایش دهیم و ورزش را در سبد خانوار قرار دهیم.
آیا برنامه ویژهتری برای زنان هم دارید؟
قطعا نباید به عنوان یک مدیر زن بیشتر توجهم را به زنان بدهم و باید به طور مساوات برای همه تلاش کنم اما چون به طور کلی زنان بهره کمتری در این سالها از خدمات مختلف بردهاند حتی مدیران مرد هم به این مسأله توجه میکنند و در بودجهبندی هم توجه به ورزش زنان جزو اولویتهاست. در نتیجه قطعا در این بخش هم به طور جدی فعالیت خواهم داشت.
حرفی با زنان ایرانی دارید؟
من در تمام مراحلی که پشت سر گذاشتم و در تمام گزینشها، همواره از افراد میشنیدم که تو به خاطر اعتماد به نفسات اینقدر رشد میکنی. از زنان کشورم میخواهم که اول از همه خودشان، به خودشان باور داشته باشند. تا زمانی که خودشان توانمندیهایشان را نشناسند و باورش نداشته باشند هیچکس دیگری هم آنها را باور نخواهد کرد. از چیزی نترسند و برای خواستههایشان تلاش کنند و شک نکنند که هر مسیری سختیهای خاص خودش را دارد ولی کم نیاورند و ادامه دهند تا لذت رسیدن به مقصد و موفقیت را بچشند.
حرف آخر؟
متشکرم از مسئولان ردهبالای کشور که به من اعتماد کردند تا به اینجا برسم. امیدوارم این روند ادامه داشته باشد و حتی اگر مدیر هم نشدم آنها دلسرد نشوند و این سیاست را رها نکنند.
Thursday, 28 November , 2024