آسیب‌های دخالت‌های نمایندگان در عزل و نصب‌ها چنان زیاد است که شاید امروز بتوان آن را به عنوان موثرترین عامل در ناکارآمدی و فساد در استان گیلان معرفی کرد. نماینده ای که می خواهد یک عزل و نصب مطابق میل خود را پیاده کند عمدتا به لابیگری، اغماض و حتی تهدید متوسل می شود

صفیر گیلان؛به گزارش روابط عمومی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی استان گیلان، سیاوش آقاجانی سخنگوی این شورا در یادداشتی نوشت:

از عوامل مؤثر در کارآمدی، سلامت اداری و بهره وری هر نهاد، مجموعه، سازمان و اداره‌ای، بکارگیری مدیران توانمند، متخصص، پاکدست و دارای روحیه فسادستیزی است، وجود چنین مدیرانی یکی از شرایط لازم برای اصلاح امور، فرایندها و مقررات است؛ لیکن چنین مدیرانی بر مصدر امور قرار نمی‌گیرند مگر این که یک نظام کارآمدِ شایسته سالار در حوزه انتصابات حاکم باشد؛ نظامی که استقرار آن اولا مشروط به عزم مدیران بالادستی است، ثانیا منوط به داشتن بانک اطلاعاتی و مکانیزم صحیح برای کشف گزینه های اصلح و ثالثا خنثی شدن نیروهای مقاومی که به هر دلیلی به مثابه یک مانع عمل می کنند.

نگاهی به وضعیت عزل و نصب‌های موجود در سازمان‌ها و ادارات دولتی استان گیلان و میزان کارآمدی آن‌ها و سطح رضایتمندی گیلانیان اما نشان می‌دهد که متأسفانه در بسیاری از مناصب، شایسته سالاری حاکم نبوده که امروز با روی کارآمدن رئیس جمهوری که عزم او در این خصوص راسخ است بیشترین امید برای بکارگیری مدیران شایسته احیا شده است اما فقدان یک بانک اطلاعاتی جامع و دقیق از سرمایه‌های انسانی موجود و نبود یک مکانیزم مستقر برای رسیدن به گزینه‌های اصلح باعث شده است تا همچنان روش‌های مرسوم در قالب جمع آوری نظرات مشورتی موضوعیت یابد و اینجاست که اشخاصی که قبلا در قالب لابیگری، تحمیل و سهمخواهی می کوشیدند گزینه های مدنظر خود را بر کرسی بنشانند، این بار همان هدف را اما با تظاهر به دلسوزی دنبال می‌کنند.

در میان کسانی که برای تحمیل گزینه‌های خود انگیزه بالایی دارند، نامزدهای بازنده و برنده انتخابات‌های مختلف محلی اعم از شوراهای شهر و مجلس پیشتاز هستند. کسانی که موفقیت در انتخابات را در گروی شبکه سازی در ادارات و نهادها می‌دانند و از هر فرصتی برای چپاندن دوستان و نزدیکان و اعضای ستادهای انتخاباتی خود در آنها نهایت سوءاستفاده را به عمل می‌آورند، در چنین فضایی بدیهی است که صحنه عزل و نصب‌های استانی و شهرستانی به آوردگاه رقابت کسانی تبدیل شود که افق نگاهشان به انتخابات‌های پیش روست و در این میان، برخی از نمایندگان مجلس با سوءاستفاده از ابزارهای قانونی که در مجلس دارند می‌کوشند بیشترین سهم را در مدیران و مسئولان ادارات استانی و شهرستانی و حتی شهرها و روستاها داشته باشند.

در فسادخیز و شبهه ناک بودن دخالت‌های نمایندگان در عزل و نصب‌ها هیچ تردیدی نیست چنان که مقام معظم رهبری در دیدار تصویری ششم خرداد ۱۴۰۰ با نمایندگان مجلس فرمودند: «یکی از آسیب‌ها ورود نمایندگان در مسائل اجرائی است؛ فرض بفرمایید وارد شدن در اینکه مدیرکلّ فلان تشکیلات در شهر ما یا در استان ما مثلاً فرض کنید که چه کسی باشد، چه کسی نباشد؛ استاندار، فرماندار و از این قبیل. حالا یک وقت در مواردی یک حالت اضطراری ممکن است رخ بدهد که آن موارد استثنائی را من کاری ندارم امّا به طور معمول نمایندگان محترم از این مسائل اجرائی باید کناره بگیرند، وارد شدن در این مسائل و با مسئول اجرائی در این زمینه گفتگو کردن و توافق کردن و امثال اینها خطراتی دارد؛ از این بایستی اجتناب بشود.» شاید برخی بگویند دخالت های نمایندگان همه از سر اضطرار است اما مگر می‌شود؟! مگر می‌شود در انتصاب همه مسئولان استانی و شهرستانی و… دخالت کنی و حتی برای انتخابات‌های ریاست جمهوری و شوراهای شهر فعالیت مستقیم انتخاباتی کنی و حتی لیست انتخاباتی بدهی و بعد بگویی همه اینها از سر اضطرار است؟!

آسیب‌های دخالت‌های نمایندگان در عزل و نصب‌ها چنان زیاد است که شاید امروز بتوان آن را به عنوان موثرترین عامل در ناکارآمدی و فساد در استان گیلان معرفی کرد. نماینده ای که می خواهد یک عزل و نصب مطابق میل خود را پیاده کند عمدتا به لابیگری، اغماض و حتی تهدید متوسل می شود که این ها هم وقت زیادی از نمایندگان را مصروف می دارد هم مانعی برای انجام صحیح وظایف نظارتی نمایندگان ایجاد می‌کند؛ از سوی دیگر تلاش برای مهره چینی در ادارات بدون توجه به شایستگی و سلامت آنها خودش از عوامل ناکارآمدی و فساد آنهاست و به مانعی برای رشد و ارتقای کارمندان و مدیران توانمند و سالم تبدیل می گردد و مدیرانی که به واسطه رابطه به قدرت می رسند برای حفظ مناصب خود همین روشهای مفسده انگیز را در پیش می گیرند؛ فقط کافیست نماینده ای که مدیری را در منصبی نشانده به او زنگ بزند که فلان امضای طلایی را بزن یا نزن یا فلان شخص را تنزل درجه یا ارتقا بده که در چنین شرایطی، خواسته این نماینده بر عقل و قانون و وجدان ارجحیت می‌یابد.

امروز اگر چه عزم آیت الله رئیسی و وزرای ایشان، پرهیز از پذیرش سهم خواهی‌ها و تحمیل‌هاست اما همانطور که در ابتدای بحث به آن پرداختم، ارائه لیست و پیشنهاد گزینه، تحت عنوان خیرخواهی و دلسوزی در بین نمایندگان مجلس موضوعیت دارد و حتی بعضی از نمایندگان استان گیلان طی اجماعی با یکدیگر، فهرستی را به عنوان گزینه های پیشنهادی برای استانداری به دولت معرفی کرده اند در حالی که اگر حتی نمایندگان بخواهند این مداخله را از باب اضطرار و مثلا کمک به تعیین استاندار بومی بخوانند نیز چنین هدفی با اجماع و همفکری با سایر عناصر انقلابی استان بیشتر قابل تحقق می نمود تا اینکه چند نماینده بدون توجه به روحیه تقابلی دولت با سهم خواهی های نمایندگان بخواهند گزینه هایی را که قاعدتاً داشتن روحیه تعاملی شان با نمایندگان در اولویت بوده، به عنوان گزینه معرفی و چه بسا حتی اگر گزینه های خوبی باشند هم سوزانده شوند.

به نظر می‌رسد با روی کار آمدن دولت آیت الله رئیسی بتوان بر عارضه مزمن دخالت های نابجا، فسادخیز و شائبه انگیز نمایندگان در امور اجرایی و خصوصا عزل و نصب ها پایان داد و توجه ایشان را بیش از پیش به وظایف اصلی شان در مجلس جلب کرد که اگر این وظایف به درستی انجام شوند، به نجات و فلاح کشور کمک برجسته ای خواهند کرد، کما این که قطعا بخشی از مشکلات کشور ناشی از قصورها و تقصیرهای مجلس و نمایندگان بوده است و قطعا برای نیل به این اصلاحات لازم است همانطور که مقام معظم رهبری صراحتا موضع گرفتند، فعالان سیاسی نیز حساس باشند و هرجا که از مصادیق دخالت های نابجای نمایندگان در امور اجرایی و خصوصا عزل و نصب ها بود، معترض و مطالبه گر باشند، باشد که یکی از عوامل شکل گیری باندهای فساد و ناکاآرمدی اداری از این استان رخت بربندد.