به گزارش اختصاصی صفیر گیلان،شاید همه ی ما  برای مفهوم سرپرست و سرپرستی، تعاریف مختلفی ارائه دهیم ولی  سرپرست کسی است که امور گروهی از افرادواداره یک واحد سازمانی رابه عهده دارد. اگر چه رئیس هم یک سرپرست است، زیراکارهای سازمان را توسط افرادانجام می دهدو باید بگویم که اداره کنندگان، مدیران وروسا همه سرپرستند […]

به گزارش اختصاصی صفیر گیلان،شاید همه ی ما  برای مفهوم سرپرست و سرپرستی، تعاریف مختلفی ارائه دهیم ولی  سرپرست کسی است که امور گروهی از افرادواداره یک واحد سازمانی رابه عهده دارد.

اگر چه رئیس هم یک سرپرست است، زیراکارهای سازمان را توسط افرادانجام می دهدو باید بگویم که اداره کنندگان، مدیران وروسا همه سرپرستند کارفرما نیزبه نوعی سرپرست است زیرا اداره ی گروهی از کارگران وکارمندان رادرخط مقدم کار وتولید به عهده دارد.

ولی نگاه و نگرش نسبت به مدیر و سرپرست به گونه ای دیگر است و  رئیس کلمه ای است که بیشتردرسازان های دولتی به کار می رودومربوط به اداره واحد قسمت یا بخشی  ازسازمان های عمومی است.

اما نگاه ما به عنوان یک شهروند و عضوی از جامعه به کلمه ی مدیر  و آنچه در ذهن داریم غالبا  رئیس را بامیز بزرگ و اطاق کارمفروش و مجلل  و ورود به این اتاق را با هماهنگی و…تداعی میکند .

در جامعه کنونی ما  که با سرعت  حرکت در تکنولوژی آمیخته است مدیران  را با مجموعه متعددی از عناوین مثل:سرپرست،رهبرگروه،مدیر بخش،مدیر اداره ومعاون می شناسیم وآنها را جزء ارزشمند ترین منابع یعنی منابع انسانی سازمان به شمار می آوریم.

  اما سرپرست فردی  که از طریق برقراری ارتباط، فعالیت های سازمان رابه وسیله زیردستان به انجام میرساندبه عبارت دیگر،سرپرستان مدیرانی هستند که بطور مستقیم مسئولیت هدایت کاروفعالیت کارکنان وزیردستان  رابرعهده دارند .

سرپرستی:علم وهنر هدایت ورهبری، نظارت وکنترل برزیردستان است اما این هنر و علم هدایت و رهبری چقدر در جامعه کنونی ما اجرایی می شود و ایا یک سرپرست به طور کامل به وظایف خود آشنا است و می داند چه وظیفه ای دارد یا نه فقط خود را سرپرست می داند و وظایف خود را رها شده می پندارد و فکر می کند باید مدتی بدون برنامه ریزی و یا عملکرد خوب و مفید ساعاتی را وقت گذرانی کند.

و حال  اینکه  چرا سرپرستان وظایف خود را دو گانه می بینند باید بگویم ، چون سرپرستان از یک جهت،مدیرانی هستند که آنچه را که مدیران عالی ومیانی سیاست گذاری می نمایند ،باید بفهمند ودرک درستی از مسائل داشته باشند وخواسته ها و انتظارات مدیران عالی رادر رابطه با انجام درست کارها (کارایی)برآورده نماید،

واز طرف دیگرباید آنچه را که مدیران عملیاتی در خط مقدم کار و تولید به آن نیاز دارند،فراهم نموده آنها را هدایت کنندو مسئولیت هایشان را به آنان گوشزد نمایند. بر این اساس همیشه سرپرستان با دو مشکل اساسی روبرو هستند«یا از سوی مدیران عالی به دلیل کمترین اشتباه وعدم موفقیت کنار گذاشته شوند یا از ناحیه کارکنان، زیردستان و پیروان طرد می گردند و مورد حمایت قرار نمی گیرند.» و این عامل دو گانگی در سر پرستان است که جلوی بسیاری از عملکردها را در ادارات میگیرد.

 

مشکلات اساسی سرپرستان  این است که نقش دو گانه فنی واداری  را بر عهده دارند،در نتیجه در عمل بامشکلاتی مواجه می شوند.

اینکه مدیران عملیاتی،سرپرستان را جزءخودشان نمی دانند و عقیده دارندکه سرپرستان سخنگوی روسای سازمانند ومدیران عملیاتی را درک نمی کنند،نیاز هایشان را نمی دانند و بیشتر آنها رادر سطح عالی و مبانی سازمان می دانند امری اجتناب ناپذیر است و در جامعه ما به راحتی می توان در سرپرستی ها این مشکل را درک کرد.

و دیگر اینکه  مدیران عالی ومیانی جون سرپرستان را در سطح مدیران عملیاتی می بینند و آنان رادر تصمیم گیری هایشان مشارکت نمی دهند وکمتربه آنها بها می دهندوبیشتر آنها را مدیران  فنی و تکنیکی خط مقدم کار می دانندو اعتقاد دارند که سرپرستان باید بیشتروقت خود را به نظارت و کنترل کمی و کیفی کار صرف نمایند  و این خود از عامل دوگانگی است .

این دو گانگی ماهیت سر پرستان رادر ساز مان در یک موضع بینابینی قرار داده که از طرف مدیران فوقانی و نیرو های تحت امر،آنها رابا مشکل ارتباطی مواجه ساخته است.

چون بسیاری از سر پرست هابه علت داشتن دیدگاه های غیر اصولی ونگرش های منفی نسبت به مدیران(فرا دستان)وکار کنان تحت امر با شکست مواجه می شونددر نتیجه در رهبری افراد موفق نیستند .

برای رفع این مشکل ضمن ارج نهادن به جایگاه وموقعیت خطیرسرپرستان باید آنها را مدیران ارتباطی وکلید اثر بخش حل بسیاری از مسائل و مشکلات اجرایی در سازمان دانست.

سرپرست با ایجاد رابطه خوب و مناسب میان کارکنان وافراد و زیر دستان می تواند از بروز بسیاری از مشکلات جلو گیری نماید.

سرپرست می تواند به دور ازشتاب زدگی و به وسیله مشارکت افراد با کمترین هزینه وزمان،تعادل رفتار،برقراری روابط حسنه،تمرکز بر روی مشکل و نگرش دو گانه به مسائل وتوجه به فرامین فرادستان ودرک زیر دستان به پیشگیری و حل مشکلات بپردازد.

اما مشکلی که باعث شده سیری بر وظایف سرپرستان در امور ادارات داشته باشم بروز مشکلات انبوه در ادارتی است که بعضا با ورود به آن اداره متوجه می شویم که مدیریت آن اداره با حکم سرپرستی بر پشت میز مسئولیت نشسته  و سرپرست انگونه که باید به کار دل نبسته و یا کمتر به مشکلات و موضلات آن اداره توجه کرده و ارباب رجو ع نیز در این میان دچار سر در گمی است و با پاسخ های غیر قابل قبول در ادارت  مواجه می شود .

امروزه شهر های  گیلان در این حوزه حرفها برای گفتن دارد و در برخی ادارت امور ادارات بدون داشتن مدیر و با سرپرستی ها  اداره می شود و این سرپرستی ها ،سرپرستان را  در حرفه شغلی با یک چالش بزرگ مواجه کرده  است.

در برخی ادارت شهرستانها علت کم تحرکی سرپرستان را جویا شدم و سرپرستان اشاره کردند ما نمی توانیم انگونه که باید در امور ادارات نقش آفرینی کنیم و حتی بسیاری از بودجه اداره در حساب مدیر و رئیس ریخته می شود و این خود عامل کاهش کار کردهاست.

برخی برای اینکه هر روز مورد مؤاخذه مدیر و رئیس قرار نگیرند به ناچار با یک نظم بدور از حرکتهای خلاق و نو اداره را هدایت و رهبری می کنند که خود نیز از این حرکت راضی نبوده و می گویند ما فقط  وقت گذرانی داریم و دستانمان بسته است.

امروز اگر در اداراتی که با حکم سرپرستی مدیریتمی شود ورود کنید و اندکی  روی صندلی های انتظار برای دیدن مسئول و رئیس اداره بنشینید این گفتمان ما را تایید می کنید.

شهرستان  ها ی گیلان  درادارات خود سرپرستانی دارد که اگر به انها فرصتها داده شود می توانند تحول در ادارات داشته باشند ولی حکم سرپرستی عامل خاموشی و رکود کاری و پاسخ ندادن درست به ارباب رجوع و… است.

لطفا مسئولان امر و تراز اول استان و شهرستانها مشکلات سر پرستی ها را دریابند که این مشکل مشکلات متعدد را در جامعه  به همراه دارد./به قلم زلیخا صفری راسته کناری