صفیر گیلان؛این روزها به طور مکرر در خصوص از بین رفتن منابع آب، کاهش سطح آب سفره های زیرزمینی و بارش های سالیانه و مشکلات تامین آب برای مصارف شرب، صنعت و کشاورزی بحث می شود و محفلی نیست که بحث آب در آنجا مطرح و نگرانی ها عیان نباشد. اما به نظر […]

 

 

صفیر گیلان؛این روزها به طور مکرر در خصوص از بین رفتن منابع آب، کاهش سطح آب سفره های زیرزمینی و بارش های سالیانه و مشکلات تامین آب برای مصارف شرب، صنعت و کشاورزی بحث می شود و محفلی نیست که بحث آب در آنجا مطرح و نگرانی ها عیان نباشد. اما به نظر می رسد این بحران به حدی جدی است که دوران نگرانی محض گذشته و اینک باید به موضوع آب به عنوان یک مشکل ملی و حتی امنیتی پرداخته شود.
از بین رفتن منابع آب سطحی و زیرزمینی، تبعات جبران ناپذیری همچون کوچ های جمعی، خالی شدن روستاها و مناطق خشک و بروز مشکل اشتغال در مناطق مهاجرپذیر، از بین رفتن فرصت های شغلی مناطق تخلیه شده درکنار نابودی زیست بوم های طبیعی و تهدید پتانسیل های حیات وحش درحال انقراض را به همراه خواهد داشت. الگوی مصرف آب در ایران نشان می دهد بخش زیادی از آب مصرفی در حوزه ی کشاورزی بوده و تنها چند درصدی بعنوان آب شرب و صنعت مصرف می شود.
در سال های گذشته تبلیغات زیادی مبنی بر رعایت الگوی مصرف و صرفه جویی در مصارف شرب انجام گردیده و سرمایه گذاری بسیاری برای بازیافت و تجدیدپذیر کردن آن از طریق تصفیه ی فاضلاب و مصرف مجدد در صنعت و کشاورزی انجام پذیرفته که در جای خود بسیار ضروری و مطلوب است و ضمن بازیافت بخش اعظم آب، بهبود شرایط زیست محیطی را نیز در پی دارد. اما باید توجه داشت که این سرمایه گذاری عظیم فقط برای بازیافت کمتر از ۱۰ درصد از مصارف انجام می پذیرد درحالیکه اصلی ترین تهدید در بخش کشاورزی است که با وجود توجه های چند سال اخیر درخصوص اصلاح روش های آبیاری، متاسفانه هنوز بطور جدی در این زمینه فکری نشده است.

آبیاری به روش غرقابی و تولید محصول با بازدهی کمتر از میانگین جهانی هنوز درسطحی گسترده انجام می پذیرد و ضرورت دارد در این زمینه اقدام عاجل صورت پذیرد و باید توجه داشت که هرگونه برنامه ریزی در این خصوص باید همه جانبه، فراگیر و با بکارگیری سایر گروه ها و افرد تاثیرگذار انجام گیرد تا اندک ذخیره ی باقی مانده در الگویی درست مصرف و بازیابی گردد.
فشار اقشار مختلف برای بهره گیری حداکثر از منابع بدون توجه به بیلان منفی اغلب دشت ها و پایین رفت سریع سطح سفره های آب زیرزمینی، خشکی رودخانه ها و از همه مهم تر فرونشست دشت ها، همه هشداری است که توجه ی همه جانبه به موضوع آب را ضروری تر از هر زمان دیگر یادآوری می کند و مدیریت بخشی آب بدون توجه به الگوی طبیعی توزیع آب در کشور و نگاه حوزه ای، بلایی بر سر این مایع منشأ حیات آورده که اینک باید فقط به فکر کاستن از مصارف و توجه به توسعه ی منابع نمود و در این خصوص بکارگیری تمام ارکان جامعه از دولت گرفته تا نهادهای مذهبی و گروه های مردم نهاد برای توجه همه جانبه به جنگ در پیش رو ضروری است و همه باید بدانند که تمدن ۷ هزار ساله ای که همگان بدان مفتخریم، در تهدید جدی قرار دارد لذا باید رسانه های جمعی همچون صدا و سیما، مطبوعات، سایت ها و نشریات عمومی با تولید برنامه ها و نگارش مقالات در حد بسیار گسترده بطور جدی به موضوع آب بپردازند. همچنین از ظرفیت نهادهای مذهبی همچون ائمه ی جماعات، تکایا و رهبران افکارعمومی در جهت بیان بحران آب و تبعات آن به منظور مشارکت همگانی بهره گرفته شود.
برگزاری جلسات سخنرانی و کارگاه های آموزشی در سطح مدارس روستاها و شهرها با بهره مندی از کارشناسان منابع آب در راستای افزایش آگاهی نسل جوان جامعه، برگزاری جلسات برای اعضای شوراهای اسلامی، دهیاران و معتمدان محلات و طراحی الگوهای اجباری کشت مناسب در هر منطقه و الزام کشاورزان برای رعایت الگوها از طریق ایجاد تشکل های مردمی نیز امری ضروری است.
اگرچه بحران آب در طول چند سال گذشته در محافل علمی بعنوان بحث روز مطرح بوده ولی این معضل در سطح عموم چندان نگران کننده مطرح نمی شود.
به عبارت دیگر مثلاً برنامه های صدا و سیما بعنوان یک رسانه ی کثیرالانشار و پُرمخاطب هشداری را بطور جدی به مخاطب خود منتقل نمی کند.
لذا به نظر می رسد در این خصوص باید روشهای جدیدی را برای آگاهی مردم بکار بَست تا همگان بدانند که بحران آب از مرحله ی هشدار نیز گذشته و اکنون به مرحله ی خطر رسیده است.
پس تا دیر نشده بیدار شویم.
منابع اندک آب ایران در حال پایان یافتن است.