از آنجا که جهان در گذر در ارتباط با بحران ها و چالش های متفاوت است، صنعت گردشگری هم می تواند دستخوش فراز و فرود های متعددی گردد از اینرو پارادایم رفتاری ما در مواجهه با آن قابلیت تحلیل چند وجهی دارد. پارادایم فکری ای که ما را به اینجا رسانده و با نظم سیاسی […]

از آنجا که جهان در گذر در ارتباط با بحران ها و چالش های متفاوت است، صنعت گردشگری هم می تواند دستخوش فراز و فرود های متعددی گردد از اینرو پارادایم رفتاری ما در مواجهه با آن قابلیت تحلیل چند وجهی دارد.
پارادایم فکری ای که ما را به اینجا رسانده و با نظم سیاسی مان گره خورده تاثیر شدیدی در اقتصادمان دارد که از بی نظمی حاد خود در رنج است، مثال بارز آن صنایع خودرو سازی است که در رقابت با صنایع خودروسازی کشورهایی که حتی پس از ما آغازبه فعالیت نموده اند درگیر مسایل کیفی و ایمنی است بی شک این بی نظمی های اقتصادی ریشه در عواملی خاص دارند که موارد استراتژیکی، بومی گرایی صنایع و رویکردهای مبتنی بر معیشت خانواده در آن دخیل می باشند.
اینجا زمان بی آنکه بهره چندانی برای فعالان گردشگری داشته باشد بی وقفه در حال گذر است و عایدی چندانی در مقایسه با همسایگان رقیب برای ما ندارد.
برای برون رفت از این طرز نگرش و خروج از این رفتار، تغییر در ساختار آموزشی و به روز رسانی دانش و مهارت های آن و تغییرات بنیادین در نگرش مربیان، معلمان و مدیرانی که حالا داعیه کاریزماتیکی دارند تاآنجا که قداست تابو گونه آنها عاملی مخرب در تغییر رفتارهای آوانگارد به حساب می آید.
تغییر در ساختار آموزشی و بروز رسانی دانش و مهارت های آن و همچنین علومی که در خدمت صنایع جدید که پایگاه و بستر مناسبی در کار آفرینی ما محسوب می گردد در صنایع گردشگری و هتل داری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد صنایع و علوم مرتبط با این صنایع به علت سرو کار داشتن با منابع انسانی و گردشگران داخلی و خارجی در هم آوردی و رقابت با ترازها و معیارهای بین المللی می بایست بصورت یک ارزش حرفه ای تلقی گردد وقتی دامنه تغییر در ساختار آموزشی وسیع تر گردد به این نتیجه و باز خورد پی می بریم که حضور در دوره های آموزشی کوتاه مدت کارگاهی چه در سطح داخلی چه در سطح خارجی دال بر مهندسی دانش ها ی نوین هتل داری یا رویای موج سواری بر بازارهای هدف گردشگری نمی تواند کسب مهارت قلمداد گردد ،چه بسا هستند کسانی که با فارغ التحصیلی ازین آموزشگاهها و اخذ مجوزهای مرتبط انگیزه ادامه طریق و کسب تجربه های عالی تر از آنها سلب می شود و بسیاری از نوجویان این صنعت مدرن و پیشرفته در عنفوان رشد نگرشی وارونه و سیری سرطانی را طی نموده و پای در باتلاق خیال استادی می نهند و در راه می مانند.
در همین راستا عده ای هم با صرف سرمایه های هنگفت گام در راه هتل داری و این صنعت پیچیده می گذارند و بی هیچ مطالعه ای تعریفی ساده اما سخیف از این صنعت در مخیله خود می پروراند که هتل داری تنها ارایه کلید و گذاردن بشقاب جلوی اولین مشتری است که قدم به لابی و رستوران می گذارد و با این طرز نگرش مدیریت مالکانه را آغاز می نمایند ، این تازه هتل داران گمان می برند بازار یابی برای هتلی که آنها مدیریت مالکانه اش را بر عهده گرفته اند امری پیش پا افتاده و سهل است .
با توجه به ابزارهای مختلف به ویژه در دنیای مجازی عده ای به نحو بهینه ای در حال بهره مندی از این ابزار پر قدرت هستند،مدیران خبره و کارآزموده با شناخت روشهای خرید و فروش و تصمیم گیری، در ذهن مشتریان جرقه ای به سمت تعامل ایجاد کرده و به بازار هدف خود نزدیک و نزدیک تر می شوند این گروه از مدیران با رعایت کوچکترین مسایل بازاریابی از نوع پوشش و لباس،کیف و کفش، ساعت و نوع رنگ و مطابقت آنها با یکدیگر تا لهجه و گویش و روابط اجتماعی و نحوه نشستن و مذاکره کردن و چگونگی آغاز این گفتمان، برای همه و همه از قبل فکر کرده و برای رسیدن به نقطه شکوفایی به این مهم نزدیک می شوند که مشتری آنها از کدام مسیر و کدام منبع اقدام به خرید و رزرو محصول آنها خواهد نمود؟! این مدیران می دانند که این ابزار و این امکانات شاه کلیدهایی هستند که به این قفل هزار توی به راحتی ورود خواهند کرد.
امروزه شبکه های اجتماعی که در دسترس عموم مردم می باشد راه کاری بسیار مدرن و به روز و همچنین مهم برای تصمیم سازی است و در نوع و نحوه خرید مشتریان تأثیر چشمگیری دارد اما چگونگی بهره جستن از این ابزارها خود می تواند ریسکی دو طرفه به حساب آید تا از آن سوی بام نیافتیم.
مدیران ( اعم از دولتی و خصوصی) که صنایع گردشگری و هتل داری موفقی دارند بی گمان از چندین روش و الگوی مشهور و عادات مرسوم بهره فراوانی برده اند:
۱-آنها ریسک پذیر هستند و هرگز به دلهره و استرس کار اجازه رسوخ در افکار حرفه ای خود را نمی دهند.
۲- کمتر سراغ عادات و رفتارهای منسوخ و مکتب هایی که دل در گرو تقلیدهای کورکورانه دارند می روند و بیشتر به سمت خلق شیوه های نوین و ابتکار و نوآوری های عامه پسند هستند.
۳- بی گمان این طیف از مدیران پس ازاینکه به خلق ایده ای نو دامن زدند و بابت این ایده ساعت ها اندیشه صرف نمودند در انتظار بازتاب شگرفی هستند که منجر به تحول و تغییر در کارشان خواهد شد.
۴ – هر جا گره ای را در کار مشاهده نمودند بدنبال کشف و ایجاد راهکاری جدید می گردند.
۵- همچون مدیران سنتی، سخت گیری بیهوده ندارند و لکه ی کوچک بر پرده سفید را نادیده انگاشته به نیمه پر لیوان توجه می نمایند