احتصاصی/صفیر گیلان؛شاید از اربعین و از حضور میلیونی انسانهای عاشق ،کلام به میان اوردن نیازمند داشتن جرات و جسارت  باشد و  گاهی چنین مطالب و تفکر و بیانات در ذهن می ماند و تبدیل به یک خاطره خاص ذهنی فرد می شود و هرگز آدمی جرات بیان و نوشتن چنین صحنه جهانی را ندارد  و یا […]

احتصاصی/صفیر گیلان؛شاید از اربعین و از حضور میلیونی انسانهای عاشق ،کلام به میان اوردن نیازمند داشتن جرات و جسارت  باشد و  گاهی چنین مطالب و تفکر و بیانات در ذهن می ماند و تبدیل به یک خاطره خاص ذهنی فرد می شود و هرگز آدمی جرات بیان و نوشتن چنین صحنه جهانی را ندارد  و یا گاهی از این همه ارادت به اهل بیت(ع) چنان سیراب می شود که تشنگی را نمی شناسد .

و اما امروز من جرات پیدا کردم تا برای شما مخاطبین عزیز که طرف اصلی گفتمان من هستید انچه را که در سال ۱۳۹۶ و در سفر به کربلا در اربعین دیدم  با  قدرتی که خداوند با قلم به من داده برایتان وصف کنم اگر چه کمی ناتوان و عاجز از وصف این همه ارادت هستم اما…..  همایش بزرگ اربعین حسینی، سفری که باید از نزدیک تجربه کرد و باید عاشقان اهل بیت را از نزدیک دید باید دلدادگی ها و توسل ها و ارادت به خاندان اهل بیت و سرور و سالاران شهیدان را لمس کرد باید اربعین را چشید ، باید بوئید و باید فریاد زد و باید اربعین را دوست داشت و به آن عشق ورزید و این دل نوشته تنها گوشه ای است از انچه که دیدم  و به آن عشق می ورزم. 

امروز و در دنیایی که همه چیز قابل اندازه‌گیری و تبدیل شدن به مولفه‌ای تجاری دارد، جمع شدن میلیون‌ها نفر در گوشه‌ای از دنیا و پیاده‌روی ده‌ها کیلومتری و بلکه صدها کیلومتری برخی از آنان چه معنایی دارد و با کدام الگوریتم (روشی گام به گام برای حل مسئله که به ترتیب خاص اجرا و بیشتر در شیوه محاسبه معدل در مدرسه به کار می رود)قابل تحلیل و محاسبه است؟

مراسمی  اربعین که از یک دهه پیش رشدی تصاعدی و انفجاری به خود گرفته و از هزاران تن، اینک به ۲۰ میلیون نفر و یا بیشتر  رسیده و بی‌شک این افزایش در سال‌های آینده نیز ادامه خواهد داشت.

همه می دانیم که امروز در جهان از هزار و یک رنگ و نیرنگ استفاده می شود تا ما آدمها در کمتر از یک ثانیه با فشردن یک دکمه (یا لمس یک گزینه یا کلیک یک دکمه و…) توجه، علاقه و جذب خود به یک سوژه نشان دهیم،  و این کدامین جاذبه است که باعث می‌شود یک نفر ۱۳۳هزار و ۳۳۳ قدم  برای مسافت حدود ۸۰ کیلومتری نجف تا کربلا را طی چند روز با پای پیاده طی کند تا به مزار مردی برسد که ۱۴۰۰ سال پیش می‌زیسته است؟

در این مسیر راه آنچیزی که بسیار تامل برانگیز بود اینکه ملت عراق و ایران، شاکله و بنیانگذار اصلی این حرکت عظیم هستند. دو کشوری  که کاملا به یاد دارم سه دهه پیش ۸‌سال با یکدیگر جنگیدند و در این جنگ تحمیلی که نه خواست جمهوری اسلامی ایران و مردمش بود و نه ملت عراق، بلکه مولود جنون و خیال خام صدام  و ابرقدرتها بود، صدها هزار تن جان خود را از دست دادند. اگر آن روزها کسی می‌گفت سه دهه بعد عراقی‌ها میزبان میلیون‌ها ایرانی می‌شوند و چنین از آنها پذیرایی کرده و مورد تکریم قرار می‌دهند، به احتمال زیاد، برچسب توهم می‌خورد! و امروز من با تمام توهم زدگی ام می گویم که میزبانی مثل مردم عراق ندیده و شاید هرگز نبینم .

صحت این گفتمانم را اگر بخواهید کاملا درک کنید باید سفری در اربعین به کربلا داشته و میهمان زنان و مردان و به ویژه کودکان عزیز و دوست داشتنی کشور عراق شوید.

مردان ،زنانی  و کودکانی که چه در مسیر پیاده روی و چه در منزل خود میزبانی را با تمام معناهایش معنا می کنند انجا که تا ورود می کنی در سلام گفتن از تو پیشی می گیرند و یا انجا که کودکان پای خسته زائران را می مالند و بطری آب را به لب تشنه ات می رسانند و سفره را پهن می کنند و شاید باوراین حرف برای شما سخت است کهمن به چشم خود دیدم خانواده ای را که چنان میزبانی کردند ولی خود از آن طعامی که برای میهمانان مهیا کرده بودند هیچ نخوردند و در گوشه ای از حیاط خوابیدند و سحرگاه قبل از اذان صبح برای پختن نان میهمانان از جا بلند شدند و من دیدم که این انسانها با تمام ارادت به اهل بیت میزبان میهمانان اهل بیت شدند و امروز از آن صحنه ها فقط دریافتم که می توان با توسل به اهل بیت از خیلی از رنگ و بوهای ظاهری دنیا گذشت و خود را به ارامش رساند و مردم عراق امروز با توسل به اهل بیت به آن ارامش نزدیک و نزدیک تر می شوند و من نتوانستم بفهم که راز این میزبانی و گذشتن از مال خود و سفره برای دیگری پهن کردن در چیست؟؟؟؟؟؟؟

زیارت اربعین اگر تا چند سال پیش، فعالیتی  محدود و منحصر به فرد بود و یا شاید در صده های گذشته برای افراد خاص و سن بالا و در واقع آنان که عاشق حسین(ع) بودند پای پیاده انجام می شد و حتی بنده در برخی بررسی ها دیدم که  جد در جد  ما گاهی توانسته بودند ماهها پیاده خود را به کربلا برسانند و حتی از استان سرسبز گیلان در صده های گذشته این به عنوان یک رسم بوده  اینک به مراسمی جهانی تبدیل شده است و در حقیقت «معجزه عصر جدید» برای آن مناسب به نظر می‌رسد.

چیزی که در مسیر پیاده روی و از آغاز حرکتم در سال گذشته تا رسیدن به نجف و کربلا و زیارت حرم سرور و سالار شهیدان عالم برایم جذاب بود اینکه گردآوری هدفمند چند صد نفر در یک مکان مشخص نیاز به برنامه‌ریزی دقیق، تامین بودجه، مدیریت انسانی، تبلیغات وسیع و عوامل متعدد  دارد و شاید  نبود یا نقص هر کدام از این عوامل و اسباب، برنامه را دچار اختلال و حتی شکست می‌کند و  چه کسی این زائران  میلیونی پیاده را دعوت کرده است؟ کدام اتاق فکر و مدیریت منسجم پشت این برنامه است؟ تدارکات سنگین و بودجه عظیم این برنامه را چه کسی تقبل و تضمین کرده است؟ اگر شرکت‌های بزرگ دنیا می‌خواستند این تعداد آدم را دور هم جمع کنند، چقدر هزینه و تبلیغات باید می‌کردند؟ و شعار  تبلیغاتی جمع کردن این جمعیت انبوه چه باید می بود و چه هست؟

و این حضور ادمها با تمام جذابیتها ی مسیر  مرا به دنبال خود می کشاند که بیشتر جستجو کنم و بیشتر نظرها را بررسی نمایم اگر چه برخی ها اصلا نظرات خود را بیان نمی کردند و گاهی فقط تاکید داشتند که باید این مسیر را پیاده رفت و رفت و رفت تا به حسین رسید.

در میان خیل عظیم زائران حسینی دریافتم که اربعین اینک از مراسمی شیعی و منحصر به ملت عراق و ایران در حال عبور است و زائرانی از گوشه گوشه جهان خود را به این جمعیت متصل می کنند  و حتی  غیرشیعیان و حتی غیرمسلمانان نیز از این چشمه زلال معنویت و عطوفت، در جهان تجارت‌محور امروزی سیراب می‌شوند.

امروز در جهان و حتی در کشورمان که برخی افراد منفعت‌محور به دنبال افزودن به صفرهای حساب بانکی خود است، عاشقان و دلدادگان امام‌حسین(ع) این معادله به‌ظاهربدیهی و غیرقابل خدشه را نقض کرده‌اند و در نثار مال خود در این راه از یکدیگر سبقت می‌جویند. بسیاری از آنان افراد متمکن و ثروتمند هم نیستند و در مسیر اربعین شما با نوشیدن هر نوشیدنی و خوردن هر غذا و بزل و بخشش های تو مسیر به این گفته می رسید.

در سفر اربعین در فضای خانه های مردم عراق که میزبان ما بودند چیزی که خیلی برایم جالب بود اینکه کاش می شد این میزبانی را به رشته تحریر درآورد و کاش می شد این حضور و میزبانی را با تمام ابعاد عجیبی که دارد تحلیل کرد.

و حال اینکه همه ی ما می دانیم که انسان معاصر کارهای عجیب و خارق‌العاده کم نکرده است و در این راه چنان پیش رفته است که برخی از معجزات پیشین به اموری عادی و روزمره تبدیل شده‌اند.  در عصری که برخی از عالمان، متفکران و اندیشمندانش هر یک به نحوی پایان معنویت را اعلام کرده و انسان معاصر نیز به تبعیت از آن دچار سردرگمی و پوچی بی‌پایان شده است، و حتی علاوه بر خون و خونریزی  توطئه های جدید نیز تدارک دیده می شود  مراسم زیارت اربعین با این مختصات و ابعاد معجزه‌ای آشکار است.

امیدوارم تا با چشمانی بینا و جدا از سانسور ، چشم خود را به این رویداد عجیب که حاصل دست انسانهای خارق العاده است باز کنیم و از غفلت و پوچی رهایی یافته و مسافران پا برهنه حسین (ع)  را الگوی خود برای نجات از طوفانهای سهمگین دشمنان دین و قرآن  قرار دهیم.

 

زلیخا صفری/دانشجوی کارشناسی پزوهشگری علوم اجتماعی